بفرمایید روضه، آدرس: دروازه ی ساعات
بعد از کوچه ی تنگِ یهودی ها
تَهِ بازارِ شامِ سابق و امروز بازارِ حمیدیّه
گرفته مجلسی ارباب در کاخ یزیدیّه
بفرمایید روضه با حضور قاتلان،شمر و سنان و حرمله امشب
بفرمایید روضه با حضور ذاکران
این بار چوب خیزران با لب...
بفرمایید روضه ،شام،بعدش هم به صرف شام
به صرف شام،بعدش هم شراب از جام
بفرمایید روضه شامیان،بعد از نماز مغرب و عشاء
بفرمائید روضه شامیان
با خطبه خوانی هایِ زین العابدین و زینب کبری
ندیدم مجلسی کامل تر از این مجلس روضه
نه بی خود نیست اربابم در آورده سر از این مجلس روضه
که در آن قاسم و عباس و اکبر بر روی نیزه،میان دارند
و در هر گوشه ی مجلس
شبیه عمّه ی سادات و طفلان،کربلایی های بسیارند
به نوبت راویان،شمر و سنان و حرمله از کربلا گفتند
تمام قصّه را از ابتدا تا انتها گفتند
ولی هر یک جدا از روضه ی سرهای از پیکر جدا گفتند
سپس بر منبرِ تشت طلایی
آن لب کرب و بلایی
آیه ای از کهف را آن شب تلاوت کرد
تمام نکته ها را مو به مو در خواندن آیه رعایت کرد
حسین بن علی لب وا نکرده،ناگهان مجلس دگرگون شد
از این سو چشمِ زین العابدین
از آن طرف، زینب دلش خون شد
پس از لب خیزران برخواست آهسته
ولی با شدّت از دست یزید افتاد
رقیّه دید بالا رفت چوب خیزران،
امّا خدا را شکر بر صورت ندید افتاد
همین که خیزران، این ذاکر معروف بالا
صدای جمع از این روضه ی مکشوف بالا رفت
زمینه ، نوبت جُندَب شد و
از داستان بوسه ی سرخ پیمبر خواند
زمینه ، نوبت جُندَب شد و
او هم دوباره روضه را از قسمت ِ سر خواند