این نوحه در گوشه ی درآمد اجرا می شود.
دم نوحه:
کاروانی سر به صحرا در بیابان می رود
گوئیا آن زینب است با چشم گریان می رود
ادامه ی نوحه:
ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام
من در این دریای خون دُرِّ گران گم کرده ام
ساربان آهسته ران تندی مکن با کاروان
مهربانم می رود ،آرام جانم می رود
ساربانا مهلتی،دارم در اینجا مشکلی
رفته از دستم گلی،از وی نبردم حاصلی
اندرین دشت بلا رفته ز دستم نوگلی
من حسین باوفا،آرام جان،گم کرده ام
ساربان بهر خدای من کمی آهسته تر
اندرین دشت بلا گم گشته از من تاج سر
شش برادر،شش دلاور،از من خونین جگر
اندرین صحرا ز جور کوفیان گم کرده ام
ساربانا مهلتی،تا بر سر نعش حسین
از دلم گویم،ببارم خون دل از هر دو عین
در عزایش عالمی را پُر کنم از هر دو عین
من برادر در میان خاک وخون گم کرده ام
🎙برای اجرا ی سبک☝️☝️