. دلم یه احساسِ تازه ای داره حالا دیگه دم دمایِ افطارِ غروب روز اولِ ماه ارباب دعا سر رو شونه ی تو میزاره بازم ، هیاهویِ ، حرم تویِ ، چشایِ من به راه افتاده انگار ، پیشِ چشمام ، تنت بی سر ، میونِ قتلگاه افتاده ای وای ، بمیرم من ، که سه شعبه ، توی  چشایِ ماه افتاده (ای وای بمیرم من سه شعبه توی چشای ماه افتاده) این دلِ بارونی حرم میخواد هِی تورو با گریه ازم میخواد بند دوم رو دیوارِ اتاق عکس حرم نصبِ بلند گریه کردنِ که میچسبه تصور کردم یلحظه گودالُ لُهوفت تویِ شیهه ی اون اسبِ داره ، میاد خیمه ، سراسیمه ، حسین از تو خبر اورده حلقه ، زدن دورش ، زن و بچه ، چقد خونِ جگر اورده ای وای ، خبر از اون ، که بالا برد ، به رویِ نیزه سر اورده این دلِ بارونی حرم میخواد هِی تورو با گریه ازم میخواد بند سوم چشایی که از غمِ تو دریاشه تو قلبی که حزنِ روضه ها باشه میگیره ارامش از غمت حتی میشه با تو ساکنِ حرم باشه یعنی میشه باتو بسوزه از غمِ زینبُ حیرونت شه مثلِ  سُکَینه و رباب اقا تو اون خرابه دلخونت شه هرگز نمیمیره حسین جانم اره دلی که مجنونت شه این دلِ بارونی حرم میخواد هِی تورو با گریه ازم میخواد 👇👇👇