. بابایی   تا که تو رفتی روزی صد  دفه من مُردم زخمیه   پر و بالم چون تو صحرا  کعب نِی خوردم از ضربِ   مُشت نامردی شد رنگ   صورتم نیلی تا بُردم    اسمتو بابا پشت هم   زدنم سیلی غوغا بود ، دخترت به زیر دستوپابود غوغابود، سرگوشواره ش چقد دعوا بود غوغابود ، معجرش دست نامحرم ها بود وای حسین اصلا با  با خبر داری سوخته تو شعله ها موهام نمونده  با لگد هاشون جای سا لم تو پهلوهام بعد از تو  تا شده قدّم پیرم کرد  منو این غربت ترسیدم  تو بیابونا زبونِ  من گرفت لُکنت واویلا ، منو میزدن میون صحرا واویلا ، تا صدا میزدمت ای بابا واویلا ، با سپر میزدنم نامردا وای حسین هرجا که  بُردنم بابا به اشکام  همه خندیدن سوزوندن  قلبمو وقتی النگو  هامو دُزدیدن وضعم خیلی بهم ریخته نمیبینه دیگه چشمام انقد با با دویدم که پُر شد از  آبله پاهام باباجون ، مرحمی نداره این دردامون باباجون ، کاسه ی خونه دوتا چشمامون باباجون ، غل و زنجیره رو دستو پامون وای حسین 👇