. مدح مولا هنر آفرین ، ثمر آفرین ، به فدایت ای گوهرآفرین تو نبوتی ، تو امامتی ، تو ولایتی تو تمام دین کلمات تشنه معرفت همه صف به صف به کمین تو ملکند مستمعین تو ، تو بخوان خطابه ی دلنشین تو به روز فاتح خیبری ، دل شب به شانه غذا بری چه مهابتی ، چه محبتی ، تویی آن چنان تویی این چنین همه جا نشسته به یک زمان ، تو یکی و در دل صد مکان ز خرابه تا دل کهکشان ، تو کنار آن، تو کنار این به خدا که کهف امان تویی که دلیل خلق جهان تویی که تو آفریده شده شوی پدر تمامی مومنین چه کرامتی چه فضیلتی ، دل اگر که طالب حکمتی برو علم را ز نجف بجو ، چه نیاز تا بروی به چین هوس دمی نمکین کند چو طواف عرش برین کند به نجف رسیده ی اربعین ، به خدا رسیده یقین کند ✍ .