📜ویژه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
#هفت_صفر
#واحد
#گریه_ام_گرفت
#حاج_محمد_رضا_بذری
گریه ام گرفت از سوز نجوای خودم
آقای تنهای خودم همش تو رویای خودم
صحنتو جارو میکنم
خودم میشم خادم اون صحن و سرات
گندم میدم به کفترات
همه هنر هامو برات آقا یه روز رو میکنم
بیادتم توی نمازم برات
تو جون بخواه که جون ببازم برات
آخر یه روز حرم میسازم برات
«غریب مادر حسن»4
تنها ترین سردار قوم عربی
کارتو ساختن یه شبی
اهل مدینه النبی کارشونو خوب بلدن
دوباره غم تو دل زینبت نشست
پشت برادرات شکست
یه عده تیر کمون به دست
تششیع جنازت اومدن
کشتن تو رو نعره ی تکبیر زدن
سر رسیدن بدون تاخیر زدن
پیش حسین به پیکرت تیر زدن
«غریب مادر حسن»4
سپید شد از یه غصه موی تو آقا
خواستی کنی دفع بلا
اما نتونستی یه جا مادرتو یاری کنی
تو کوچه ها غیرتت و محک زدن
زخمتونو نمک زدن مادرتو کتک زدن
نشد براش کاری کنی
به دستای بابات که زنجیر زدن
مادرتو بدون تقصیر زدن
به بازوهاش غلاف شمشیر زدن
«غریب مادر حسن»4