~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
⚘اوایل جنگ بود
ومرزها دست عراق بود..
باحسرت بہ ابراهیم گفتم:
«یعنے میشہ مردمِ ما راحت از این
جاده عبور و بہ شهر خودشون برن؟
⚘ابراهیم گفت:
«چے داری میگے! روزی میاد که از
همین جاده مردم ما دستہ بہ دستہ
بہ
#کربلا سفر مےکنند..»
🌹کانال عاشقان ظهور🌹
http://eitaa.com/Asheghanezohoor