# میلاد امیرالمؤمنین علیه السلام: پیک شادی بشر تا که ز در می‌آید زآسمان بهر بشر باز خبر می‌آید همه ذرات به وجد آمده‌اند و گویا شوقی از شعشعۀ شمس و قمر می‌آید سه شب‌ و روز همه منتظران می‌گویند عاقبت از صدف کعبه گهر می‌آید خبر از بارش انوار هدایت دارد اعتکافی که در آن‌جا به نظر می‌آید این بشر کیست که گویند همه خلق جهان ها علیٌّ بشرٌ کیفَ بشر می‌آید هاتفی بر همۀ اهل ولا زیبا گفت صد و ده مرتبه باید که "علی مولا" گفت ردّ پایی که به دیوار حرم جا مانده‌ست راه حلیّ‌ست که بر حلّ معما مانده‌ست جز علی کیست که در خانۀ توحید سه روز میهمان حرم حیّ تعالی مانده‌ست از حرم آمده بیرون و نگاه احمد مثل خورشید بر او غرق تماشا مانده‌ست لب قرآنی او را به دو بوسه بوسید باز هم تشنۀ یک بوسه درآنجا مانده‌ست مثل آئینۀ حیرت زده‌ای جبرائیل مات و دلدادۀ آن صحنۀ زیبا مانده‌ست حرم الله از او آینه‌ای پُر نور است هر فرشته به زمین‌بوسی او مأمور است کعبه با زمزم جوشنده علی می‌گوید آسمان با دل آکنده علی می‌گوید بی علی هیچ‌کسی راه به جایی نبرد هر که دارد دل ارزنده علی می‌گوید جز علی نیست یدالله، که در ملک وجود هرکسی که شده درمانده علی می‌گوید می‌کند سیر الی الله در آفاق جهان سرفرازی که سرافکنده علی می‌گوید این مسیحا شدن عیسیِ مریم از چیست؟ مرده را گر که کند زنده، علی می‌گوید راز اعجاز مسیحا ز تولای علی‌ست بهتر از عطر جنان عطر نفس‌های علی‌ست بس که گل بر سر تو خیل ملک می‌ریزد دسته‌دسته گل شادی ز فلک می‌ریزد صف به صف خیل فرشته به زمین می‌آید پر ز خاک قدم تو ز ملک می‌ریزد ساقی چشمۀ توحید به جام جانت شهدی از ساغر الله معک می‌ریزد ای مه سیزدۀ ماه رجب لطف خدا سیزده بار بر این سفره نمک می‌ریزد جز تو از چشمۀ کوثر چه کسی در محشر بر جگرسوختگان آب خنک می‌ریزد هرکه جانش تهی از شعشعۀ مهر شماست می‌توان گفت که لب‌تشنۀ صحرای جزاست من کی‌ام تا که زحالات شما دم بزنم آمدم تا ز روایات شما دم بزنم همه نورید و در انوار الهی محوید حد من نیست ز آیات شما دم بزنم باید از اشک، وضو داشته باشم که دمی بتوانم ز عبادات شما دم بزنم کاش در مسجد کوفه بنشینم یک روز تا که از ذکر مناجات شما دم بزنم من که جز خیر ندیدم زشما در همه عمر بهتر آن‌ست زخیرات شما دم بزنم کرمی کن ز دل ما همه رفع غم کن نذر این سائل درمانده یکی خاتم کن بال جبریل امین فرش ره پای تو بود راه شیری متبرک به قدم‌های تو بود درجهان هیچ کسی درخور شأن تو نبود یک نفر بود؛ فقط فاطمه همتای تو بود شجره‌نامۀ تو آیۀ تطهیر نبی است هل أتی پرتوی از جلوۀ تقوای تو بود اسد اللهی و عین الله و وجه الهی این همه نکته‌ای از عَلَّم الأسمای تو بود غزوات تو همه عطر خدایی دارد که خدا شاهد دستان توانای تو بود کاش بر جان و دلم عطر خدایی بزنی مُهر بر، نامۀ اعمال «وفایی» بزنی # سید هاشم وفایی