🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا ابَوطَالِبِِ(عَلیهِ السَّلامُ) وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔶🔸
✅نام او «عبدمناف» و کنیه اش «ابوطالب» بود.
حضرت ابوطالب(ع) با حضرت فاطمه بنت اسد، مادر بزرگوار امام علی(ع) نسبت عمو زادگی داشتند.
یعنی هاشم جدّ مشترک هر دو آنها بوده است.
پس در نتیجه فرزندان این دو بزرگوار از هر دو طرف (پدر و مادر) بنی هاشمی محسوب می شوند.
تا جایی که مرحوم اربلی درباره امام علی(ع) می نویسد :
📋《أَوَّلُ هَاشِمِيٍّ وَلَدَهُ هَاشِمٌ مَرَّتَيْنِ》
♦️امام علی(ع) نخستین هاشمى نسبى است كه از دو طرف به هاشم مى رسد.(۱)
ابوطالب(ع) دارای چهار پسر به ترتیب به نام های طالب، عقیل، جعفر و علی(ع) بود.
ابن عباس می گوید :
📋《كَانَ بَيْنَ طَالِبٍ وَ عَقِيلٍ عَشْرُ سِنِينَ وَ بَيْنَ عَقِيلٍ وَ جَعْفَرٍ عَشْرُ سِنِينَ وَ بَيْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِيٍّ(ع) عَشْرُ سِنِينَ وَ كَانَ عَلِيٌّ(ع) أَصْغَرَهُمْ》
♦️فاصله سنی هر کدام از پسران ابوطالب، ده سال بود که کوچکترین آنها امام علی(ع) بود.(۲)
ابوطالب(ع) از آنجایی که عیال وار بوده و از وضعیت فقر و تنگدستی برخوردار بود، بدین جهت جعفر تحت سرپرستی عمویش عباس و امام علی(ع) تحت تربیت و پرورش حضرت رسول اکرم(ص) قرار گرفت و جعفر تا زمانی که اسلام آورد و مستغنی گردید، در خانه عمویش زندگی میکرد.(۳)
اما عقیل نزد خود ابوطالب ماند و ابوطالب نیز او را بسیار دوست می داشت.
روزی امیرالمؤمنین(ع)، به حضرت رسول اکرم(ص) عرضه داشت :
📋《یَا رَسُولَ اللهِ(ص)! إنَّکَ لَتُحِبُّ عَقِیلَاً؟》
♦️ای رسول خدا(ص)! آیا شما عقیل را دوست دارید؟
حضرت(ع) فرمود:
📋《أَی وَاللهِ! إنِّی لَاُحِبُّهُ حُبَّینِ، حُبَّاً لَهُ وَ حُبَّاً لِحُبِّ أَبِی طَالِبِِ(ع) لَهُ》
♦️آری! من عقیل را از دو جهت دوست دارم!
یکی این که؛ عقیل را به خاطر خودش دوست دارم و یکی هم این که؛ عقیل محبوب پدرش ابوطالب(ع) بود و به خاطر اینکه ابوطالب(ع) عقیل را دوست داشت، دوستش دارم.(۴)
ابوطالب پس از وفات پدرش عبدالمطلب، سرپرستی برادرزادهاش، حضرت محمد(ص) را بر عهده گرفت و در ماجرای رسالت رسول اکرم(ص)، به شدت از او حمایت کرد.
ابن شهر آشوب می نویسد :
وقتی لحظات آخر عمر عبدالمطلب(ع) فرا رسيد، پسرانش را جمع کرد و سفارش رسول اکرم(ص) را به آن ها نمود.
عبدالمطلب گفت :
📋《مُحَمَّدٌ(ص) يَتِيمٌ فآوُوهُ وَ عَائِلٌ فَأَغْنُوهُ اِحْفَظُوا وَصِيَّتِي فِيهِ》
♦️محمد(ص) يتيم است و او را سرپرستی کنيد و نيازمند است او را بي نياز کنيد و وصيت و سفارش مرا درباره او حفظ کنيد!
ابولهب گفت : من اين کار را خواهم کرد؟
عبدالمطلب به او گفت :
📋《كُفَّ شَرَّكَ عَنْهُ》
♦️شرّت را از او بازدار!
عباس اظهار داشت : من اين کار را به عهده خواهم گرفت!
عبدالمطلب به او گفت :
📋《أَنْتَ غَضْبَانُ لَعَلَّكَ تُؤْذِيهِ》
♦️تو مرد خشمناکی هستی، می ترسم او را آزار بدهی!
ابوطالب(ع) گفت : من اين دستور را اجرا مي کنم و کفالت او را به عهده مي گيرم؟
عبدالمطلب به او گفت : آری! تو سرپرستی او را به عهده گير!
و سپس بدنبال اين سخن، خطاب به حضرت محمد(ص) گفت :
📋《يَا مُحَمَّدُ(ص)! أَطِعْ لَهُ》
♦️ای محمد! از او اطاعت کن!
حضرت محمد(ص) فرمود :
📋《يَا أَبَهْ! لاَ تَحْزَنْ فَإِنَّ لِي رَبّاً لاَ يُضِيعُنِي》
♦️پدرجان! غمگين مباش مرا پروردگاري است که تباهم نخواهد کرد و به حال خود وانخواهد گذارد.
📋《فَأَمْسَكَهُ أَبُو طَالِبٍ فِي حَجْرِهِ وَ قَامَ بِأَمْرِهِ يَحْمِيهِ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ وَ جَاهِهِ فِي صِغَرِهِ مِنَ اَلْيَهُودِ اَلْمُرْصِدَةِ لَهُ بِالْعَدَاوَةِ وَ مِنْ غَيْرِهِمْ مِنْ بَنِي أَعْمَامِهِ وَ مِنَ اَلْعَرَبِ قَاطِبَةً اَلَّذِينَ يَحْسِدُونَهُ عَلَى مَا آتَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلنُّبُوَّةِ》
♦️پس از آن پس، ابوطالب(ع)، رسول اکرم(ص) را در کنار خود گرفت و با جان و مالش از او حمايت کرد و او را از خطرات یهود و برخی از عموزادگان که حسادت رسول اکرم(ص) را به خاطر مقام نبوتی که نصیب ایشان شده بود، را در دل می پروراندند، حفظ نمود.(۵)
حضرت رسول اکرم(ص) از ابوطالب و فاطمه بنت اسد مادر امام علی(ع) همواره به عنوان پدر و مادر خویش یاد می کرده است.
عبدالله بن عباس می گوید :
هنگامی که فاطمه بنت اسد وفات نمود، رسول اکرم(ص) گریست و به امام علی(ع) فرمود :
📋《رَحِمَ اللَّهُ اُمَّکَ یَا عَلِیُّ(ع)! اَمَا اِنَّهَا اِنْ کَانَتْ لَکَ اُمّاً فَقَدْ کَانَتْ لِی اُمّاً》
♦️خداوند مادرت را بیامرزد! اگر مادر تو بود، مادر من هم بود.(۶)
ابن سعد مینویسد :
📋《لَمَّا تُوُفِّيَ عَبْدُالْمُطَّلِبِ قَبَضَ أَبُو طَالِبٍ رَسُولَ اللَّهِ(ص) إِلَيْهِ فَكَانَ يَكُونُ مَعَهُ! وَكَانَ أَبُو طَالِبٍ لا مَالَ لَهُ وَ كَانَ يُحِبُّهُ حُبًّا شَدِيدًا لا يُحِبُّهُ وَلَدَهُ وَكَانَ لا يَنَامُ إِلَّا إِلَى جَنْبِهِ وَ يَخْرُجُ فَيَخْرُجُ مَعَهُ》
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇