‏‏وصیت لقمان در خوف و رجا‏ ‏‏عَنْ أَبِی عَبْدِالله، علیه السَّلام، قَالَ‏‏ قُلْتُ لَهُ: مَا ‏‏[‏‏کَانَ‏‏]‏‏ فِی وَصِیَّةِ لُقْمَانَ؟ قَالَ:‏‎ ‎‏کَانَ فِیهَا الْأَعَاجِیبُ؛ وَ کَانَ أَعْجَبَ مَا کَانَ فِیهَا أَنْ قَالَ لاِبْنِهِ: خَفِ الله عَزَّ وَ جَلَّ خِیفَةً‏‎ ‎‏لَوْ جِئْتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَیْنِ لَعَذَّبَکَ؛ وَ ارْجُ الله رَجَاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَیْنِ لَرَحِمَکَ. ثُمَّ‏‎ ‎‏قَالَ أَبُو عَبْدِ الله، علیه السَّلام؛ کَانَ أَبِی یَقُولُ: إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ إِلاَّ وَ فِی قَلْبِهِ‏‎ ‎‏نُورَانِ: نُورُ خِیفَةٍ، وَ نُورُ رَجَاءٍ، لَوْ وُزِنَ هَذَا؛ لَمْ یَزِدْ عَلَی هَذَا وَ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ یَزِدْ‏‎ ‎‏عَلَی هَذَا.‏‎ در وصيت لقمان مطالب عجيبي بود كه عجيب ترين آنچه در آن وصيت بود اين عبارت بود كه به پسرش گفت به ترس ازخدا، ترسي كه اگر وارد بر خدا شوي با نيكيهاي ثقلين همانا عذاب كند ترا، و اميد به رحمت او داشته باشي اميدي كه اگر بر او وارد شدي، با گناهان ثقلين هر آينه رحمت كند ترا، سپس حضرت صادق (ع) فرمود، مرتّب و مكرّر پدرم ميفرمود نيست مؤمني مگر اينكه در قلبش دو نور است، نور خوف و نور رجاء كه اگر وزن شود اولي، زيادتر بر دومي نيست و اگر وزن شود دومي زياده بر اولي نيست. 🏷. اصول کافی؛ ج 2، ص 67، «کتاب ایمان و کفر»، «باب خوف و رجا» 💠آستانِ بندِگی @Astanebandegi