🌻✨ حکایت نیکان ✨🌻
بهلول هارون را در حمام دید و گفت:
به من یک دینار بدهکاری، طلب خود را می خواهم.
🌱هارون گفت: اجازه بده از حمام خارج شوم؛ من که این جا عریانم و چیزی ندارم بدهم.
✨بهلول گفت: در روز قیامت هم این چنین عریان و بی چیز خواهی بود، پس طلب دنیا را تا زنده ای بده. که حمام آخرت گرم است و دستت خالی❗️