«ترمیم اعتماد و سرمایه اجتماعی توسط رئیس‌جمهور منتخب» سید ضیاء هاشمی (دانشیار جامعه شناسی دانشگاه تهران) انتخابات اخیر ریاست جمهوری پیامها و پیامدهای ویژه و مهمی برای جامعه و علم جامعه‌شناسی در ایران داشت. در جریان این انتخابات مفاهیم مهمی مانند سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی بیش از گذشته مورد توجه افکار عمومی و نخبگان جامعه قرار گرفت و ضرورت اتکا به رویکرد علمی در مدیریت جامعه و باور به اهمیت و ارزشمندی علوم اجتماعی بیش از گذشته بروز و ظهور یافت. پیش از این مفاهیم و مباحث جامعه‌شناسانه بیشتر به عنوان بحثهای نظری و چه بسا فانتزی و رایج بین روشنفکران محسوب می‌شد، ولی در فرایند انتخابات به قدری این مضامین و تحلیل‌های مرتبط با آنها مورد توجه محافل عمومی و نخبگانی قرار گرفت که دیگر نمی‌توان آنها را در عرصه‌های سیاسی و مدیریتی و نیز در افکار عمومی نادیده گرفت. اعتماد اجتماعی که رکن اصلی مردم‌سالاری است و سرمایه اجتماعی که الگوی حکمرانی و رابطه حاکمان با جامعه را تنظیم و تعدیل می‌کنند، از جمله مفاهیمی هستند که تا کنون آنچنان که بایسته و شایسته است مورد توجه قرار نگرفته‌اند چون اهمیت و اثر آنها در ‌فرایند تحولات و وقایع جامعه، شناخته شده نبوده است. اما در رویدادهای مهمی مانند انتخابات دومرحله‌ای اخیر سطح آگاهی و عقلانیت در جامعه رشد معناداری پیدا می‌کند. انتخابات اخیر با مشارکت حدود ۵۰ درصدی همراه بود و این بدین معنی است که هنوز هم ۵۰ درصد مردم از حضور و شرکت در انتخابات خودداری کردند. گرچه این میزان نسبت به دور نخست که چیزی در حدود ۴۰ درصد بود، نزدیک به ۱۰ درصد رشد داشت، اما این رفت و برگشت و میزان مشارکت در قیاس با دوره‌های گذشته حاوی پیامی جدی بود. قهر یا روی‌گردانی بخشی از جامعه به معنای کاهش جدی سرمایه و اعتماد اجتماعی است. این وضعیت نشان داد که اگر اعتماد اجتماعی به ویژه بین مردم و حاکمیت کاهش یابد، خطرات جدی اجتماعات انسانی را تهدید کند. افزایش موج مهاجرت عمومی و نخبگان و در نتیجه عدم بازتولید نیروهای متخصص و کارآمد در همه حوزه‌ها تنها بخش کوچکی از این وضعیت است. تردیدی نیست که با کاهش سرمایه اجتماعی که به نوعی چسب نگه‌دارنده روابط اجتماعی است، جامعه انسانی که متشکل از روابط پیچیده و متقابل برای دستیابی به یک هدف مشترک در جهت بقا و دوام کلیت و همه اعضای آن است، در شرایط حاد به سمت فروپاشی برود و یا در حالت عادی جامعه به تعدادی از افراد تبدیل شود که کنار هم زندگی می‌کنند بدون آن‌که منافع جمعی برایشان اهمیتی داشته باشد. پس بی‌گمان رئیس‌جمهور منتخب در گام نخست نیازمند ترمیم اعتماد و سرمایه اجتماعی است. این که با چه روشی و با چه رویکردی چنین چیزی قابل دسترسی است مساله‌ای است که باید با کار کارشناسی به‌طور جد بدان پرداخت. ایشان باید در نظر داشته باشند که ۴ سال زمان زیادی برای ارتقای اعتماد اجتماعی و جذب سرمایه‌های جمعی نیست، پس نباید زمان را از دست داد. نتایج انتخابات دور دوم البته نشان داد که می‌توان اعتماد اجتماعی را ارتقا داد و بر سرمایه اجتماعی تاکید کرد. این که ۶۰ درصد در دور اول از سر قهر وارد شد اما بعد از یک هفته ۱۰ درصد قانع و حاضر به مشارکت شدند، نشان دهنده یک زمینه مثبت و قدرت اجتماعی است که باید بدان ارج نهاد. جامعه ایران امروز به عقلانیت بالایی دست یافته که مردم حتی در دورترین نقاط کشور و با استفاده از تلفن همراه می‌توانند از وقایع جهانی و ملی باخبر شده و در متن آن قرار بگیرند. رئیس‌جمهور منتخب همان‌گونه که بارها تاکید داشت، حقیقت و صداقت رکن اصلی گفتار و رفتار اوست، باید آن‌ها را با چاشنی علمی همراه کند تا زمان کافی برای اجرای برنامه‌های دولت، توسط مردم وجود داشته باشد. اعتماد اجتماعی تنها اعتماد مردم به نظام نیست، بلکه اعتماد حاکمیت به مردم را هم شامل می‌شود. در مورد اول جامعه نشان داد که همچنان می‌تواند اعتماد کند، اکنون نوبت دولت است که این اعتماد به مردم را تجربه کند و برجسته سازد. 👈🏿فقط بخوانید درسواد رسانه ای باید مراقب بود از هیچ بحثی و از هیچی گفتگویی تاثیر نپذیری. 🍃«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌤 🆘@BBCNEWS1💻