#داستانهای_بهلول
هارون الرشید و شراب
روزی بهلول بر هارون وارد شد. خلیفه مشغول صرف شراب بود و خواست خود را از خوردن حرام تبرئه نماید. بدین لحاظ از بهلول سوال نمود: اگر کسی انگور خورَد حرام است؟
بهلول جواب داد: نه.
خلیفه گفت: بعد از خوردن انگور آب هم بالای آن خورد چه طور است؟
بهلول جواب داد: اشکالی ندارد.
باز خلیفه گفت: بعد از خوردن انگور و آب مدتی هم در آفتاب نشیند؟
بهلول گفت: باز هم اشکالی ندارد.
پس خلیفه گفت: چطور همین انگور و آب را اگر مدتی در آفتاب گذارند حرام است؟
بهلول جواب داد: اگر قدری خاک بر سر انسان ریزند آیا به او صدمه میرساند؟
خلیفه جواب داد: نه.
بهلول گفت: بعد از آن هم مقداری آب بر سر انسان ریزند صدمه میرساند؟
خلیفه جواب داد: نه.
بهلول گفت: اگر همین آب و خاک را به هم مخلوط نمایند و از آن خشتی بسازند و به سر انسان بزنند، صدمه میرسد یا نه؟
خلیفه گفت: البته سر انسان میشکند.
بهلول گفت: چنانکه از ترکیب آب و خاک سر آدم میشکند و به او صدمه میرسد، از ترکیب آب و انگور هم متاعی بدست میآید که از خوردن آن صدمههای فراوان به انسان وارد میآید و خورنده آن حد لازم دارد. خلیفه از جواب بهلول متحیر شد و دستور داد تا بساط شراب را بردارند.👌
🌼✨ با ما همراه باشید در
#زنگ_تفریح
ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7
با ما همراه باشید در
#زنگ_تفریح
تلگرام👇
https://t.me/joinchat/AAAAAFOr1EoyBgWRkL3pSw
#داستان_کوتاه ✨🌼
🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲