⚫️ از پدرم-كه رحمت خدا بر او باد-روايت شده است كه: 🔘 چهارمين امام نور، زين العابدين عليه‌السلام با آن همه بردبارى و پايداري‌شان كه از كوه‌هاى سر به آسمان ساييده و ريشه‌دار استوارتر و پايدار بود، و با آن شكيبايى وصف ناپذيرشان كه كسى به شكيب آن حضرت نمى‌رسيد، در برابر مصيبت سهمگين شهادت پدر بسيار گريان و بى‌تاب بودند و از اين فاجعۀ بزرگ سخت مى‌ناليدند و هماره به بارگاه خدا شكايت مى‌بردند ! ☑️ آن حضرت چهل سال با ديدگانى اشكبار و قلبى داغدار بر اين رويداد غمبار مى‌گريستند و شبانه روزشان به روزه‌دارى و شب‌زنده‌دارى مى‌گذشت! ✔️ هنگامى كه غذا براى افطارشان حاضر مى‌شد، از شهادتگاه پدر و شهيدان به خون خفتۀ كربلا ياد مى‌كردند و مى‌فرمودند: ▪️ آه از غم و اندوه! اى واى بر اين مصيبت! و زمزمه مى‌كردند و اشك مى‌ريختند و اين جمله را بر زبان مى‌آوردند كه: وا كربلاه ! 📚 مثیر الأحزان، ج۱، ص۱۱۵. 🔻 عضویت در کانال بنیاد👇👇 🔸https://eitaa.com/joinchat/3525050394C01512cc3d2