#خاکهاینرمکوشک
🖋
گزیدهای از کتاب
📝
مکاشفه
🖇📖 یک بار خاطره ای از جبهه برام تعریف میکرد. میگفت: کنار یکی از زاغه مهماتها سخت مشغول بودیم؛ توی جعبه های مخصوص، مهمات می گذاشتیم و درشان را می بستیم. گرم کار،
یکدفعه چشمم افتاد به یک خانم مجبه، با چادر مشکی! داشت پا به پای ما مهمات می گذاشت توی جعبه ها.
با خودم گفتم: حتما از این خانم هایی هست که می آن جبهه.
❌
اصلا حواسم به این نبود که هیچ زنی را نمیگذارند وارد آن منطقه بشود.
به بچه ها نگاه کردم، مشغول کارشان بودند و بی تفاوت می رفتند و می آمدند. انگار آن خانم را نمی دیدند.😳
🧐
قضیه عجیب برایم سوال شده بود.🤔موضوع مادی به نظر نمی رسید. کنجکاو شدم بفهمم جریان چیست. رفتم نزدیکتر.
تا رعایت ادب شده باشد، سینه ای صاف کردم و خیلی با احتیاط گفتم: خانم ! جایی که ما مرد ها هستیم، شما نباید زحمت بکشین.
رویش طرف من نبود.
به تمام قد ایستاد و فرمود: مگر شما در راه برادر من زحمت نمی کشید ؟
#کتابخانهمحلهباقریه
@Bagheria_Neighborhood_Library