متعلَّق بسم الله
در صورتي كه «بسم الله الرحمن الرحيم»(3) متعلق به استعين ميباشد يعني استعين باسم الله، به اسم خدا كمك ميگيرم كه اين بسم الله صله باشد براي استعيناي كه محذوف است يعني استعين باسم الله به نام خدا استعانت ميجويم در نيل به هدف و غرض اين سوره يا اگر اين (باء) باء ابتدائيه بود يعني ابتدأ باسم الله به نام خدا آغاز ميكنم يعني به نام خدا در اين كار مقدس شروع ميكنم . اين كار مقدس را شروع ميكنم كه به هدف اين سوره برسم پس بسم اللهي كه در اول قرآن است انسان به نام خدا شروع ميكند كه به هدف اين قرآن كه نوراني شدن است، برسد. و انسان به خوبي ميتواند در خود بيازمايد اين آياتي كه خوانده است اين سورهاي كه خوانده است اين تفسيري كه گذرانده است در دل او اثر كرد يا نه. ممكن نيست انسان نوراني بشود و احساس نكند كه نوراني شده است . طوري نيست كه انسان نورانيت خود را احساس نكند. و هر روزي كه انسان از بحث فارغ ميشود، يا هر وقتي كه از يك سوره فارغ ميشود و در خود آن نورانيت را احساس كرد، مطمئن ميشود كه به منظور اين سوره تا حد امكان رسيده است و اما اگر اين سوره را مانند بحثهاي ديگر پشت سر گذاشت، يك سورهاي را خواند و تفسير كرد، مثل اين است كه يك فصل معالم را خوانده است، يك فصل مغني را خوانده است، نوري در او پيدا نشد گرچه آن كتابها هم نورند بايد در انسان نورانيت ايجاد كنند اما يك سوره را خوانده، بحث كرده، تفسير كرده، طوري در او اثر نكرد اين با قرآن تماس پيدا نكرد در حقيقت. كسي كه بسم الله ميگويد، يعني به نام خدا شروع ميكند، براي رسيدن به اين هدف مقدس در اصل قرآن چون خداي سبحان قرآن را نور ناميد بسم اللّهي كه در اول قرآن است براي اين است كه انسان به اين هدف واحد قرآن كه نوراني شدن است برسد بسم اللّهي كه در هر سوره است براي رسيدن به هدف خاص آن سوره است باسم اللهي كه در مسبحات ستة است براي رسيدن به هدف مشترك آن شش سوره تسبيحي است. بسم اللّهي كه در حواميم سبعه است براي نيل به هدف مشترك آن هفت حاميم است و مانند آن