╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 10 🔵 بخش چهارم توحيد ربوبي پشتوانهٴ توحيد عبادي و اگر توحيد ربوبي تثبيت بشود، توحيد عبادي هم تثبيت خواهد شد. يعني وقتي ثابت شد خدا رب است ولا غير ولا رب سواه، بايد پذيرفت كه خدا معبود است و لا معبود سواه. توحيد ربوبي مثل توحيد خالقي مثل توحيد واجب جزء مسائل فلسفي و عقلي است. اما توحيد عبادي جز مسائل كلامي و مانند آن است كه خدا معبود است و لا غير. حالا هر اندازه كه توحيد ربوبي قوي بود، توحيد عبادي هم قوي است. هر اندازه كه توحيد ربوبي ضعيف بود، توحيد عبادي هم ضعيف است و ضعيف‌ترين مرحله‌اش همان مسئلهٴ رياست كه شرك خفي است. چون خدا رب عالمين است، بنابراين حمد از آن اوست. هر ربي محمود است، خدا رب است و رب محمود است پس خدا محمود است. «الحمد لله رب العالمين»(5). اوصاف خداي سبحان در قرآن تمام اين توصيف‌هايي كه در قرآن كريم هست خداي سبحان وصف به نفسه، خداي سبحان خودش را با اين اوصاف متصف كرده است. آنگاه به انسانها آموخت كه خدا را با اين اوصاف متصف كنند. لذا در جوامع روايي ما هم آمده است كه «لا يوصَف الا بما وصف به نفسه»(6) شما خدا را توصيف نكنيد مگر به آن چيزي كه خودش خود را به آن توصيف كرد. ادب توصيف را قرآن به ما آموخت كه ما چگونه خدا را توصيف كنيم. لذا كلام خداست خدا به ما آموخت كه ما چگونه او را حمد كنيم، خدا به ما آموخت كه ما چگونه او را تسبيح و تهليل و تكبير كنيم. اين اصل كلي است. هر كه مالك مدبر بود محمود است منتها غير از خدا، كس ديگري نيست پس غير از خدا هم ثابت مي‌كند كه حمد مال خداست، هم ثابت مي‌كند كه حمد براي غير خدا نيست. كسي خداي سبحان را توصيف نمي‌كند مگر اينكه به اوصافي كه خودش خودش را توصيف كرده است. به ما هم فرمودند كه «لا يُوصف الا بما وصف به نفسه»(7) جز بندگان مخلَص احدي حق توصيف خداي سبحان ندارد فقط در مسئلهٴ مخلَصين، آنها مستثنايند كه در حقيقت مخلَصين جز از راه وحي و الهام الهي سخني ندارند. «سبحان الله عما يصفون الا عباد الله المخلَصين»(8) احدي حق توصيف ندارد مگر بندگان مخلَص چون بندگان مخلَص به جايي مي‌رسند كه سخن اينها سخن خداست. جز به وحي الهي سخني ندارند. «الرحمن الرحيم» بيانگر محموده بودن ربوبيت خداي سبحان منتها براي اثبات اينكه اين ربوبيت، يك ربوبيت محموده است صفات جماليه بعدي را ياد مي‌كنند به نام «الرحمن الرحيم»(9). اين «الرحمن الرحيم»(10) براي آن است كه اين ربوبيت، ربوبيتي است شايستهٴ تحميد. چرا؟ چون ممكن است يك مالك و يك مدبر گاهي عالمانه و گاهي جاهلانه، گاهي عادلانه و گاهي ظالمانه، مملوك و آنچه در تحت تدبير اوست اداره كند. آن ربوبيت، ربوبيت محموده نيست. ربوبيت حسنه نيست.