╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 16 🔵 بخش ششم ديگر در مسأله عبادت، در مسأله اطاعت، در مسأله خالص، همه و همه زير پوشش معناي جامع عبادت خواهد بود. اين خضوع را مي‌گويند عبادت. آنگاه معلوم مي‌شود كه چرا انسان از غيبت به تكلم التفات كرده است، يعني به جايي رسيد كه خود را مي‌بينيد كه خطاب كند و اول هم مخاطب را مي‌بيند. سر التفات من الغيبه الي الخطاب روشن مي‌شود كه انسان از غيبت به حضور آمده است. قهراً سر تقديم اياك روشن مي‌شود. سر حصر هم روشن مي‌شود. سر توحيد ضمير در اياك كه اياكم گفته نشد هم روشن مي‌شود. ‌سر اينكه نعبد مي‌گوييم و اعبد نمي‌گوييم روشن مي‌شود. سر اينكه نستعين را در كنار نعبد ذكر مي‌كنيم اين هم روشن مي‌شود. سرّ تكرار اياك سر تكرار اياك هم روشن مي‌شود كه چرا نگفتيم (اياك نعبد و نستعين) بلكه هر دو جمله را مصدر كرديم به اياك، آن هم روشن مي‌شود. چون اگر گفته بشود (اياك نعبد و نستعين) يعني اين مجموع بما انه مجموع منحصر به هر دو است اما جميع را ثابت نمي‌كند كه عبادت هم منحصرا مال توست. استعانت هم منحصراً از توست. اگر گفتيم (اياك نعبد و نستعين) يعني اين مجموع منحصراً در اختيار توست اما جميع را ثابت نمي‌كند. وقتي جميع ثابت مي‌شود كه اياك تكرار بشود، بگوييم «اياك نعبد واياك نستعين»(33) با يك اياك دو تا حصر استفاده نمي‌شود اگر جمله تكرار شد دو جمله بود دو فعل بود «اياك»اي كه مقدم است حصر مجموع را افاده مي‌كند، نه حصر جميع را. براي اينكه حصر جميع را بفهماند به ما فرمودند بگوييد «اياك نعبد واياك نستعين»(34) يعني در اعانت هم تنها معين تويي در عبادت هم تنها معبود تويي و از اينكه گفته نشد (اياك نعبد و اعنا) ما را كمك بكن نظير )اياك نعبد و اهدنا الصراط المستقيم) كه بعد مي‌آيد، براي آن است كه روشن بشود كه ما در اين عبادت هم از او مي‌گيريم. اگر گفته بشود ) اياك نعبد واعنا و اهدنا الي الصراط المستقيم) اين معنايش اين است كه ما در عبادت مستقل هستيم. در كارهاي ديگر از تو مدد مي‌گيريم اما وقتي كه «اياك نعبد»(35) گفته شد و كنارش هم «اياك نستعين»(36) آمد معلوم مي‌شود كه ما در اين عبادت هم از تو مدد مي‌گيريم كه اگر توفيق الهي شامل حال ما نشود توان عبادت هم نداريم لذا در دعاي صحيفه سجاديه مسأله حمد و مانند آن آمده است كه: خدايا ما هر عبادتي كرديم باز زيرا تو دادي كه تو را عبادت كرديم و اگر اين توفيق نبود كه تو را عبادت نمي‌كرديم پس اگر تو را حمد كرديم تو را كرديم يك دِين ديگري آمد. بايد حمد بكنيم كه تو را حمد كرديم. لذا هيچ راهي براي اداي حق تو نداريم. خداوند طلبكاري است كه هرگز حقش ادا نمي‌شود نعم ما قال سيدنا الاستاد (رضوان الله عليه) بعد از اينكه اين نكات را در الميزان ذكر كردند، فرمودند: كه يك نكات فراوان ديگري هم است كه در كتب ديگر احيانا هست