3⃣کشوری که یک روزی به خودش حق داده که برود فلان کشورِ دیگر را با زورِ اسلحه در تحت سلطه دربیاورد، حالا بخواهد از این دانش استفاده کند برای اینکه همان کشور را که یک روز با سلاح تصرّف کرده، با این ابزار تصرّف کند، این بعید است به نظر شما؟ بعید به نظر میآید؟ این جوری است دیگر. بنابراین به توصیهی او بایستی با سوءظن نگاه کرد. کشورهایی که امروز بیشترین بخش این سرمایه را دارند یعنی آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی، اینها بیشترین جنایتها را در دنیا نسبت به بشریّت انجام دادهاند. این است دیگر.
حالا این آقا میخواهد در مرز مکزیک دیوار بکشد؛(۸) خب این سرزمینهایی که در شمال مرز مکزیک قرار دارد، همهی اینها مال مکزیک است، یعنی این کالیفرنیا، تگزاس، این ایالتهای بزرگ، همهی اینها مال مکزیک بوده و اصلاً مال مکزیک است؛ اینها را آمریکا با زور جنگ، با تفنگ، با آدمکشی از دست آنها گرفته و حالا میخواهد آنجا دیوار بکشد! بحث ترامپ هم نیست؛ بحث سیستم است، بحث مجموعهی نظام و رژیم است. این سیستمی که میتواند یعنی به خودش حق میدهد که سرزمین یک کشوری را تصرّف کند، آیا به خودش حق نمیدهد که بر روی ذهن آنها اثر بگذارد؟ شما گفتید که [این فنّاوری] میتواند اضطراب و ترس را برطرف کند؛ [امّا] میتواند اضطراب و ترس را هم ایجاد کند؛ میتواند در تصمیمگیریها هم اثر بگذارد؛ اگر بتواند نمیکند این کار را؟ قطعاً میکند؛ یا آن کشورهای اروپایی: انگلیس یک جور، فرانسه یک جور، بقیّه یک جور؛ خب اینها سابقهی بدی دارند در دنیا؛ ما بایستی همیشه به اینها [سوءظن داشته باشیم].
حالا به بنده میگویند شما سوءظن دارید؛ البتّه یقیناً من سوءظن دارم، [اصلاً] سوءیقین دارم، سوءظن نیست امّا این سوءیقین یا سوءظنّ من، ناشی از توهّم نیست، ناشی از واقعیّات است. خب من جزئیّات کارهای فرانسه در الجزایر را بدقّت میدانم، کارهای انگلیس و فرانسه در شمال آفریقا را، در کشورهای مختلف آفریقایی را میدانم، عملکرد انگلیس در هند را میدانم که اینها چه جنایتهایی مرتکب شدهاند، در چین همین جور، در بقیّهی نقاط دنیا همین جور؛ خب به این دولتها، به این سیستمها، به این نظامها آیا میشود در برنامهریزیهای حسّاس و مهمّی مثل علوم شناختی اعتماد کرد؟ نمیشود.
شما بایستی خودتان، هدفهای خودتان را در این دانش معیّن کنید؛ در همهی بخشهای علوم شناختی، اوّل شما هدفگذاری کنید تا ببینیم ما چه میخواهیم و دنبال چه هستیم، آن وقت بر اساس آن هدفگذاری، شما موضوع و پروژه تعریف کنید و بخواهید که دانشمند، دانشجو، پژوهشگر، جوان و مانند اینها این پروژه را [انجام بدهند]. این نباشد که شما مطالبهی پروژه کنید بدون اینکه هدفگذاری کرده باشید؛ مثلاً فرض بفرمایید در دانشگاهها کسانی به میل خودشان یک پروژهای را تعریف کنند، بیایند با شما مثلاً بخواهند هماهنگ کنند، کار کنند که این پروژه اصلاً -به تعبیر فرنگی- روی پازل و مجموعهی شما هیچ تأثیری نمیگذارد و این جدول شما را پُر نمیکند. شما اوّل جدولتان را تعریف کنید که چه میخواهید، چه کار میخواهید بکنید، بعد آن وقت خانههای این جدول را از فلان دانشگاه، از فلان پژوهشگاه و از آن مجموعه مطالبه کنید تا برای شما تهیّه کنند و بیاورند. پس بنابراین این هم توصیهی دوّم ما است که به خودتان تکیه کنید، یک راهبرد بومی تعریف کنید برای پیشبرد این دانشها و بر اساس آن، کاربران را وادار کنید که کار کنند.
و به خدا هم توکّل کنید و اطمینان کنید و نیّتتان را خدایی کنید. اینکه گفتم از جان مایه بگذارید، خب آدم از جانش برای چه کسی مایه میگذارد؟ از جان نمیشود برای کسی مایه گذاشت، مگر برای خدا؛ برای خاطر اینکه در حساب الهی، حسنات محفوظ است. شما اگر چنانچه از آن وقتی که برایتان مقرّر شده که کار کنید، نیم ساعت بیشتر کار کردید و بهتر کار کردید و بادقّتتر کار کردید، ممکن است آن کسی که کار را به شما محوّل کرده اصلاً نفهمد و نداند امّا در محاسبات الهی ثبت میشود، هیچ چیز ضایع نمیشود؛ به این توجّه کنید.
و سعی هم بکنید این علوم حسّاس که با ذهن و فکر و استدلال و تصمیم و معرفت و مانند اینها ارتباط پیدا میکند، موجب گمراهی جوانها نشود؛ حواستان باشد! جوری حرکت بکنید، با مبنائی حرکت بکنید که همان طور که در اوّل صحبت عرض کردم و در آغاز این برنامه هم آقای دکتر خرّازی نوشته بودند از قول امیرالمؤمنین، آشنایی با این علوم و وارد شدن در این عرصه ما را با خدا بیشتر آشنا کند، جوانهای ما را با توحید و با معرفت الهی بیشتر آشنا کند؛ سعیتان این باشد. اگر این را هدف قرار دادید، آن وقت هر یک ساعتی که صرف میکنید، یک حسنهی ماندگار است و پاداش الهیِ آن، پاداشِ بسیار عظیمی خواهد بود انشاءالله. ما هم دعا میکنیم که انشاءالله خدا شماها را موفّق بدارد و باز هم از آقای دکتر ستّاری، آقای دکتر خرّازی و بقیّهی آقایان تشکّر میکنیم.