⁉️چه رابطه ای میان بقای اهل زمین و وجود امام و حجت است؟ موضوع اینکه وجود ،امام امان از فنا و پایان دنیا و اهل زمین باذن الله تعالی و تقدیره میباشد برحسب اخبار متواتره از طرق عامه و خاصه از جمله «اخبار امان» ثابت و مسلّم است و اخبار از این امور مانند اخبار از ملاحم و اوضاع مستقبل دنيا و تکویر شمس و انکدار نجوم و انشقاق سماء و امتداد و انبساط زمین و سیر جبال و تسجير بحار و.... فقط از طریق وحی و اخبار پیغمبر صادق مصدق قابل قبول و باورآور است و از اموری که مستقیماً با برهان عقلی قابل اثبات باشد نیست. و اگر صاحبان بعضی مسالک و اهل علوم عقلیه یا مدعیان کشف و شهود بر حسب نگرشهای خود خصوص دخل وجود امام را در بقای عالم ثابت بدانند و بر آن استدلال عقلی هم بنمایند چون خارج از فهـم عامه و بلکه اکثر خواص است و نیاز به اثبات مقدمات دیگر دارد و از نظر آنهایی که در این مسالک سیر نمی نمایند و اثبات این امور را با ،عقل مقبول نمی شمارند راه صواب همان اتکای به وحی و اخبار مخبر عن الله است که وساطت و سفارت او بين الخلق و الخالق به دلیل و معجزه ثابت شده باشد؛ بنابراین همین که در عالم ثبوت و واقع این موضوع امکان داشته باشد با اخبار نبی ثابت النبوة و وصى ثابت الوصایه ثابت میشود و هر انسان مستقيم الذهن آن را می پذیرد و باور می کند و خلاصه مسائلی مثل: «يَوْمَ تُبَدِّلُ الْأَرْضُ» «وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ» از اموری نیستند که عقل بتواند از آنها خبر دهد. آیا عقل توانسته و میتواند از واقعه ای مثل قتل عمّار به دست فئه باغيه ده ها سال قبل خبر بدهد؟ آیا دلیل عقلی میتوانست مثل انبیای سلف بشارت از ظهور پیغمبر آخر الزمان محمد بن عبدالله علیه و آله السلام بدهد؟ آیا عقل می تواند مثل وحی خبر از خروج عایشه و سگان حوئب بدهد؟ یا از جنگ جمل و معارضه زبیر با امیرالمؤمنین یا از شهادت امیرالمؤمنین و حضرت سیدالشهداء علیهما السلام و صدها وقایع غیبیه دیگر خبر دهد؟ هیچ عقلی نمی تواند از این امور غیبیه خبر بدهد ولی با خبر نبی ثابت النبوه و وصى ثابت الوصایه پذیرفته میشود و رد آن به عنوان اینکه دلیل عقلی ندارد جایز نیست؛ بلی اگر در جایی دلیل قاطع عقلی بر عدم وقوع باشد مسئله دیگری است. بنابراین برحسب این روایات معتبره و متواتره که از آن جمله در نهج البلاغه نیز از حضرت امیرالمؤمنین نقل شده که فرمود: «اللَّهُم بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمِ لِلَّهِ بِحُجَّةِ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً أَوْ خَائِفاً مَعْمُوراً» و محدثان بزرگ اهل سنت نیز آن را روایت کرده اند، این فایده وجود امام غائب که وجودش امان اهل ارض است و بقای آن وابسته به بقای اوست قابل انکار و تردید نیست. اما نقض و رد این دلیل نقلی به وقوع جنگها، ویرانی ها، زلزله ها، آتشفشانها، سیلها، طاعونها، وباها و امور دیگر در طول دوازده قرن بلکه چهارده قرن و بلکه در تمام ادوار و اعصار و هر دور و کور، جوابش این است که از این اخبار و احادیث، نفی کلی این حوادث که طبیعت عالم و زمین مقتضی آن است و علاوه سنت الله بر آن جاری شده است، استفاده نمی شود. اینها اموری است که بر حسب نظام مقرر در این عالم طبیعت حدوث آنها طبیعی است و غرض از اینکه امام امان است این نیست که با وجود امام کسی بیمار نمیشود یا جنگی واقع نمیشود یا زلزله و حوادث دیگر اتفاق نمیافتد؛ همۀ این امور در اعصار حضور انبیا و ائمه اتفاق افتاده و بعد از این هم اتفاق خواهد افتاد. غرض این است که امام وجودش در بقای اهل ارض، مؤثر است و آنگاه که زمین خالی از حجت باشد زمین و نظامات آن به هم میخورد یا عوض می شود مع ذلک چون اسرار قضا و قدر بر ما معلوم نیست تأثیر وجود امام در منع از بروز همین حوادث طبیعی در مواردی مسلّم است؛ چنان کـه اعـمـال مـردم و خوب و بد در بروز و عدم بروز این حوادث مؤثر است و صدقه و دعا دافع بليات عمومی و خصوصی است؛ حتى استغفار سبب نزول باران و برکات می شود و وجود سالمندان و کودکان و چرندگان نیز مانع از دفع بلا است. مسئله فايده وجود امام را با این دید ایمانی باید بررسی کرد و در بیان این فایده هم با کسانی که به عالم غیب و قضا و قدر الهی معتقدند حرف میزنیم وجود پیغمبر به صریح قرآن امان از عذاب است؛ وجود قائم مقام او نیز امان است؛ استغفار نیز امان است «وَمَا كَانَ اللهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» 📚منبع: کتاب پاسخ به ده پرسش :پیرامون امامت،خصائص،و اوصاف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه ص۹۷-۱۰۱/آیت الله صافی گلپایگانی /ناشر:دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله صافی گلپایگانی/قم۱۳۹۳ https://eitaa.com/Basir_MN