🟤 شیوه ی تدریس در خانه های دوره ی توی سر ما می‌زدند که بخوانید. از صبح تا غروب می‌خواندیم و در بودیم. چهار کلمه هم بیشتر درس نداشتیم. تا کوچه هم صدای درس ما و صدای چوب خوردن آه و ناله ما می‌رفت. امّا همان چهار کلمه را هم یاد نمی‌گرفتیم. این بود متوسّل به وسایل فرار و خواب و ناخوشی و مهمانی و حمّام و چیزهای دیگر بودیم تا بلکه خودی از خواندن درس و خوردن کتک خلاص نموده باشیم. 📚 روزنامه خاطرات عین‌السّلطنه، قهرمان میرزا سالور، به اهتمام مسعود سالور و ایرج افشار، جلد پنجم، ص ۳۳۹۰. https://eitaa.com/Basir_MN