.
💢
کیمیای کربلا
و مغناطیس آزادگی -۳
گوش بده! هنوز این ندا تازه است؛ چون حضرت تصميم گرفت به سوى عراق برود، مقابل جمعيت ايستاد و فرمود:
«سپاس خدا را و همان خواهد شد كه خدا مىخواهد و تغییر و نیرویی نيست مگر به اراده خدا، درود و سلام خدا بر پيامبر او باد. مرگ بر فرزندان آدم، چونان گردنبند بر گردن دختران جوان، نقش بسته است، چقدر شيفته ديدار گذشتگان خود هستم؛ چونان اشتياق يعقوب به يوسف.
براى من قتلگاهى اختيار شده كه آن را خواهم ديد، گويى مىبينم كه گرگهاى بيابان، بندهاى پيكرم را ميان نواويس و كربلا، پاره پاره مىكنند. از روزى كه با قلم [الهى] نگاشته شده، گريزى نيست.
خشنودى خدا، خشنودى ما اهلبيت است. ما بر آزمون او، شكيبایی مىورزيم و او پاداش شكيبايان را به كمال به ما خواهد داد... مَن كانَ فينا باذِلاً مُهجَتَهُ ومُوَطِّنًا عَلى لقاءِاللهِ نَفسَهُ فَليَرحَل معنا، فَإِنّي راحِلٌ مُصبِحًا إنشاءَالله. هر كه در راه ما خون مىدهد و آماده ديدار خداست، پس با ما حرکت کند كه من به خواست خدا، صبح، به راه خواهم افتاد».
8- آدرس این مغناطیس و جاذبه نیرومند را از آن نوجوان اردبیلی بپرسید که راه رئیسجمهور را با گریه بست و گفت: «دستور بدهید دیگر دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانند! چرا که نمیگذارند عازم جبهه شوم و میگویند تو سیزده سالهای!». مرحمت بالازاده میگفت و میگریست، تا توانست دل آقای رئیسجمهور را به دست آورد و عازم میدان جنگ و شهادت شود.
و در مدار همان مغناطیس پرقدرت بود که حاج قاسم سلیمانی خطاب به فرعون آمریکایی گفت: «ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم. بپرس؛ ما حوادث سختی را پشتسر گذاشتهایم. بیا! ما منتظریم. مرد این میدان ما هستیم برای شما. شما میدانید این جنگ یعنی نابودی همه امکانات شما. این جنگ را شما شروع میکنید، اما پایانش را ما ترسیم میکنیم».
او و همرزمانش بودند که هیبت و هیمنه استکبار را در غرب آسیا نابود کردند. و همرزم او، جناب سیدحسن نصرالله(حفظهالله) است که گفت: «نَحنُ سَوفَ نَبقی هُنا وسَوفَ یَبقی نِدائُنا أن یَفهَمَهُ الإِمِرِکیّون. أمِرِکیّیون لا یَعرِفون ماذا یَعنی لبّیکَ یا حُسَین. لَبّیکَ یا حُسَین یَعنی أنَّکَ تَکونُ حاضِراً فی المَعرَکَه وَلو کُنتَ وَحدَه وَلو تَرَکَکَ النّاس وَاتَّهَمَکَ النّاس وَخَذَلَکَ النّاس...
ما اینجا خواهیم ماند و ندای ما خواهد ماند که آمریکاییها آن را بفهمند. آمریکاییها نمیدانند لبیک یا حسین یعنی چه؟ لبیک یا حسین یعنی اینکه در معرکه جنگ حاضر باشی، هرچند تنها باشی و هر چند مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم کرده باشند و تو را بییاور گذاشته باشند.
لبیک یا حسین، یعنی تو و مال تو و زن و فرزندانت در این معرکه جنگ باشید. لبیک یا حسین، یعنی مادر فرزندش را به میدان جنگ بفرستد و هنگامی که فرزندش شهید شد و سرش بریده شد و به سوی مادرش انداخته شد، مادرش آن را به خانه برده، خاک و خون را از آن پاک کرده، به او بگوید: از تو راضی هستم؛ خداوند رو سفیدت کند، همانطور که مرا برای روز قیامت و نزد فاطمه زهرا روسفید کردی. این است معنای لبیک یا حسین.
لبیک یا حسین، یعنی مادر و خواهر و زنی میآید تا شوهر یا برادر یا فرزندش را لباس رزم بپوشاند و او را راهی میدان جنگ کند. لبیک یا حسین یعنی زینب(س)، جواز مرگ و شهادت را به برادرش حسین تقدیم کند؛ این یعنی لبیک یا حسین».
💢یادداشت روزنامه کیهان💢
#محمد_ایمانی
https://eitaa.com/Basir_MN