مغالطات مصباح‌ستیزان! کانال روزنه ای به فردا در مطلبی اختصاصی نوشت: 🔶 اخیراً نوشته‌ای با عنوان《تغییر آیت الله مصباح در اواخر عمر / شاگردان آیت الله هنوز نفهمیدن》در فضای مجازی منتشر شد که نویسنده آن ادعاهای عجیب و تحریف‌آمیزی را به آیت‌الله مصباح نسبت داده و از آن جمله، ادعای تغییر دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی در اواخر عمرشان را مطرح کرده است. 🔹 تغییر از باور به کاربست خشونت در سیاست به ضرورت انتخاب و اختیار در اصلاحگری انسانها. نویسنده ادعا می‌کند آیت‌الله مصباح دیدگاه اولش را در دهه 1380 و دیدگاه دومش را در اواخر عمرش اعلام کرده است. ▫️حقیقت آن است که بسیاری از قضایایی که به آیت‌الله مصباح نسبت داده می‌شود، از کین و نفرت سرچشمه می‌گیرد؛ به‌ویژه آنگاه که افراد کم‌سواد این نسبت‌ها را طرح کرده باشند. آیت‌الله مصباح نه دیدگاه اولش را تغییر داد، نه دومی را در اواخر عمرش به دست آورد. 🔶 نویسنده نوشتار مزبور به کلام آیت‌الله مصباح درباره ارهاب استناد می‌کند و می‌کوشد بدین طریق ایشان را تئوریسین خشونت معرفی کند، ولی ادامه کلام ایشان را نقل نمی‌کند. آیت‌الله مصباح ارهاب را به تبعیت از قرآن، درباره دشمنانی به‌کار می‌برد که با منطق نمی‌شود با آنان سخن کرد و رویکرد مسالمت‌جویانه مسلمین با آنان نیز تأثیری در فروکاهیدن خوی دشمنی در آنان ندارد (نظریه سیاسی اسلام، ج2، ص237). 🔻درواقع، مخالفان آیت‌الله مصباح در بحث خشونت هم با اسلام و قرآن مواجه‌اند، و هم با عقل. آیات قرآن خشونت را در مواردی که جز با خشونت نتوان خشونت را پاسخ داد، تجویز می‌کند و کدام انسان خردمند است که در چنین مواردی تجویز دیگری داشته باشد؟ آیا می‌توان متفکری غربی را نام برد که دیدگاه دیگری در این خصوص داشته باشد؟ چرا کلام جان لاک را به یاد نمی‌آورید که در موارد کاربرد ناعادلانه زور به مهدورالدم بودن آغازگران چنین وضعیتی فتوا می‌دهد و می‌گوید کسی که راه زور را که راه حیوانات وحشی است برمی‌گزیند، خودش را در معرض نابودی توسط کسی قرار می‌دهد که علیه او زور به کار برده است (جان لاک، حکومت، ص224). بنابراین، آیت‌الله مصباح قطعاً از این باور خود دست نکشیده است. 🔶اعتقاد آیت‌الله مصباح به اهمیت و جایگاه اختیار و انتخاب انسان نیز چیز تازه‌ای نیست که ایشان در اواخر عمر خویش بدان دست یافته باشد. 🔻اصولاً آیت‌الله مصباح یک فیلسوف اختیارگراست و بهترین تعبیر برای توصیف فلسفه سیاسی آیت‌الله مصباح، اختیارگرایی (Voluntarism) است و تمامی مباحث فلسفی و سیاسی ایشان از اختیار پُر است. ایشان معتقدند مردم در تشکیل حکومت «نقش صددرصد» دارند (نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، ص62). 🔹ایشان اساساً منشأ اجتماعی بودن انسان را اختیارمندی انسان می‌داند و در درسهای حقوق و سیاست که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در مؤسسه در راه حق ایراد کردند، زندگی اجتماعی انسانها را همانند زندگی جمعی موریانه‌ها و زنبوران نمی‌داند که عوامل عقلانی و آزادی اراده در آن نقشی نداشته باشد(حقوق و سیاست، ص49). 🔻ایشان دیدگاه خودش را بهترین تفسیر صحیح و قابل قبول از مدنی بالطبع بودن انسان می‌داند که حکمای قدیم بدان معتقد بودند (پیام مولا از بستر شهادت، ص137). 🔶 مخالفت با اندیشه‌ها و اندیشمندان نه تنها زیان‌آور نیست، مفید بوده و علم را به پیش می‌راند، ولی محروم کردن خود و دیگران از اندیشه‌ها و اندیشمندان، آن‌هم از طریق کج‌فهمی و کژاندیشی یا ارائه برداشت‌های تحریف‌ شده و مغالطه‌آمیز، واقعا مایه تأسف است. 🔻تجربه نشان داده است، مخالفان آیت‌الله مصباح آثارش را کمتر خوانده‌اند و نه تنها خود را از این نعمت محروم نموده‌اند که می‌خواهند همگان از آن بی بهره‌ بمانند و این است که دست به تنفرپراکنی از طریق تحریف‌گری می‌زنند! البته این هم خود نشانه‌ دیگری است از این که ارتباط نسل جوان با بزرگان معرفت و معنویت چون آيت‌الله مصباح، به خوبی برقرار شده و موجب واهمه شده و شاید در مقام چاره‌جویی برای فاصله اندازی بین نسل جدید و آثار امثال علامه مصباح، راهی جز تفسیرهای تحریف‌آمیز نيافته‌اند! البته تجربه تاریخی و روحیه حقیقت‌جویی ایرانیان حکایت از آن دارد که نوشتجات مغالطه‌آمیز معاصران کینه‌توز نه تنها مانع اتصال به آثار آیت‌الله مصباح نیست بلکه بر میزان حساسیت و اهتمام مخاطبان حقیقت جو برای اطلاع از اندیشه‌های ایشان خواهد افزود. @rozaneebefarda https://eitaa.com/Basir_MN