ضرب المثلی هست که میگویند یکبار گرگی میخواست بره ای را بخورد،عقلای جمع به او گفتند که باید از بره عیوبی دیده شود تا مجوزی باشد برای خوردن او. گرگ قبول نمود وقرار شد رفتار گوسفند را زیر نظر بگیرند وگرگ مسئول این کار شد. گوسفند درگوشه ای رفت ومشغول به فعالیت روزانه شد، عصر شد ویکمرتبه گرگ حمله کرد بره را بخورد،همه گفتند چه شده،عیبی از بره دیده نشد،گرگ گفت : چرا،اولا،سایه آفتاب خوابیده ثانیا،دُمَش جُنبید، ثالثا،این سه تا عیب. تحلیل: اولا سایه آفتاب که در اختیار بره نیست واگر هم باشد عیب نیست. ثانیا،گوسفند ،دُم ندارد ودُنبلان دارد. ثالثا،عیب سومی را گرگ مطرح نکرد. رابعا،این گرگ است که باید کنترل شود نه گوسفند. پس چه عقلای ،احمقی که ماهیت گرگ وبره را در تهدید وفرصت تشخیص نمی دهند. حالا،نقل این زباله های اصلاحاتی ها شده،بجای پاسخگویی انهدام توان اقتصادی وسیاست خارجی و امنیتی وسفره مردم وبالا بردن هزینه ای نظام، گرگ صفت مطالبه گردولت انقلابی شدند. این ها اگر نگرانی داشتند،نظراتشان را حداقل با نظرات راهبردی امامین انقلاب نسبت به چگونگی عملیاتی نمودن دفاع از مستضعفین تطبیق میدادند وبعد اظهار فضل مینمودند. #مواظب خدعه دشمن باشیم#