مقاله ای از آیت ا... العظمی در مورد شهید با عنوان "چراغ امید‌بخشی که زود خاموش شد." مرحوم شهید از نوادر روزگار خود بود و از کسانی بود که با عمر کوتاه و پر فایده اش ثابت کرد در هر شرایطی راه ترقی به روی انسان‌ها گشوده است و خداوند: گر ز رحمت ببندد دری به لطفش گشاید در دیگری او علی رغم از دست دادن چشم‌هایش از آغاز عمر در علوم جدید و قدیم و مراحل معرفت و اخلاق به ترقی چشمگیری نائل شد. نخستین زمانی که با او آشنا شدم در درس‌های معارف اسلامی حسینیه بنی فاطمه(ع) بود که همه هفته از حوزه علمیه قم برای این بحث‌ها در شب‌های پنجشنبه در تمام طول سال و بدون تعطیل به تهران می‌رفتم، او از چهره های آشنای این درس و از جوانان پا به رکاب و بسیار علاقه مند، سئوالات مختلفی که پیرامون مسائل مختلف قبل یا بعد از درس می‌نمود نشان می‌داد که از ذکاوت فوق العاده و هوش سرشاری برخوردار است. بعد از مدتی که تحصیلات عالی خود را در دانشگاه به پایان رسانید، عشق تحصیلات دینی در حوزه علمیه قم در دلش شعله ور شد، به قم آمد و با من برای درس‌هایش مشورت کرد، استادی از دوستان خود برای تدریس خصوصی او تعیین کردم؛ استادش از درس‌های او و هوش و استعداد فوق العاده اش بسیار راضی و خشنود بود. او در مدت دو سال درس‌هائی راکه افراد عادی در چندین سال می‌خواندند، فرا گرفت و همین امر آینده درخشانی برای او نوید می‌داد، ولی در سرنوشت او چیز دیگر مقدر شده بود. عشق همکاری در جبهه های جنگ با اهریمنان انسان‌نما در دلش شعله ور شد و با این‌که از نعمت چشم محروم بود، برای تبلیغ معارف اسلامی میان رزمندگان به جبهه ها رفت و در عنفوان جوانی شربت شهادت را نوشید و دوستان خود را در اندوهی عمیق فرو برد، خدایش رحمت کند و درجاتش عالی و نامش جاودان باد. اللهم اختم لنا بخير وارزقنا الشهادة في سبيلك انك علي كل شئ قدیر قم حوزه علمیه ناصر مکارم شیرازی ۶۳/۱۱/۲۰ https://eitaa.com/Bayynat