حاطره ای از شهید برونسی:
گفت: “توی دنیا بعد از شهادت فقط یک آرزو دارم؛ اونم اینکه تیر بخوره به گلوم…”
تعجب کردیم. بعد گفت: یک صحنه از عاشورا همیشه قلبمو آتیش می زنه؛ بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر… والفجر یک بود که مجروح شد… یک تیر تو آخرین حد گردنش خورده بود به گلوش.وقتی می بردنش، داشت از گلوش خون می آمد؛ می گفت:
“آرزویی ندارم مگر شهادت”…
https://eitaa.com/Bayynat