سر ده دقیقه بیدار شد دود باروت صورتش را سياه كرده بود. گوشه چادر نشست و با خاک زير سرش را بلند كرد .گفت: با اجازه من ده دقيقه می‌خوابم. سر ده دقيقه بيدار شد. با تعجب گفتم: حاجی خوابت همين بود؟ با خوشرویی گفت: توی جبهه هر بيست و چهار ساعت، بيشتر از ده دقيقه خواب سهم آدم نمی‌شود. من چهل و هشت ساعت نخوابيده بودم، سهم خودم را گرفتم. شهید از کتاب "مثل مالک" بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca