🌹در یکی از عملیات ها فرمانده گردان با مافوق خود - محمد - تماس گرفت و گفت: «تیربار عراقيا بچه هارو اذیت می کنه و جلوی پیشروی اونارو گرفته!»
🌹- کسی رو بفرست تیربارو خاموش کنه. .
فرمانده گردان که کار را غیرممکن می دانست، گفت: «شدنی نیس. ولی اگه اصرار دارین، خودتون بیاین این کارو بکنین».
🌹طولی نکشید محمد خودش را با موتور سیکلت به محل رساند. آر.پی.جی را از رزمنده ای گرفت و جلو رفت. لحظاتی بعد بچه ها دیدند آتش تیربار خاموش شد.
🌹محمد برگشت آر.پی.جی را برگرداند به صاحبش و با موتور برگشت به مقر فرماندهی
"شهید محمد فرومندی"🌷
🎤راوی: همرزم شهید
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin