اول محرم بود که فهمیدم باردارم. وقتی به همسرم گفتم، عصبانی شد و گفت سقطش کن. من اون زمان ۵ تا فرزند داشتم، یکی از دخترام هم ازدواج کرده بود. به همسرم گفتم چنین کاری نمیکنم، از خدا میترسم. همسرم همچنان بر سقط پافشاری میکرد. به زور من رو برد پیش متخصص زنان، به دکتر گفتم راضی نیستم بچه را سقط کنم، این بچه هم مثل بچه های دیگه ام هست. دکتر با همسرم صحبت کرد، اما فایده نداشت. دکتر گفت حالا یه سونو بده، شاید قلبش تشکیل نشده باشه. روز بعدش سونوگرافی رفتم. نوبتم رسید، روی تخت دراز کشیدم. ازم پرسید چندتا بچه داری؟ گفتم ۵تا. گفت ماشاءالله الان شدن ۷تا، اینها دوقلو هستن. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin