*﷽*
#خاطرات_سردار
خودش بارها این را ازم خواسته بود. با چه حالی در قبر گذاشتمش.
من و حاج قاسم یک جان واحد بودیم در دو بدن.
سالها پیش کنار خانه خدا عقد اخوت بسته بودیم و حالا او رفته بود و برادرش را تنها گذاشته بود.
طبق وصیتش ، نامه دختر شهید و پارچه امضای علما و فرزندان شهدا را هم گذاشتم توی کفن ؛ همراه انگشتری که مدتها با آن نماز شب خوانده بود و عبایی که سالها روی شانههای حضرت آقا هر سحر شاهد خلوت های پای سجاده اش بود.
راوی : حاج محمودخالقی
📚 : سلیمانی عزیز
#یاد_عزیزش_با_صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin