*﷽* اواخر پاییز و اوایل زمستان بود. از غرب به طرف جنوب می رفتیم. روزجمعه بود. محمد راننده بود، به جاده فرعی رسیدیم، محمد پیچید توی جاده فرعی و کنار یک رودخانه نگه داشت. چرا اینجا آمدی؟ گفت: در روایت است که هر کس چهار هفته غسل جمعه انجام دهد بدنش در قبر نمی پوسد. سه هفته است که این کار را انجام داده ام. این هفته هم باید غسلم را انجام دهم، شما که نمی خواهید بدن من در قبر بپوسد. می خواهید؟! بعد هم بدون توجه به خنده ما لباس هایش را کند و پرید تو قسمت پر آب رودخانه. گفت: بیایید نگران سردی آب نباشید. 🎤:سردار سلیمانی 📚: لبخند ماندگار 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin