2⃣ 💎مواسات در سیره شهید مهدی زین الدین 🔻همراه شهید آقا مهدی زین الدین برای دوره آموزش اطلاعات رفته بودیم تهران. محل آموزش ما لویزان بود. 🔸در آن هوای پاییزی دست بر قضا سرمای بدی خوردم. یک روز صبح که از خواب بیدار شدم ندیدمش. وقتی برگشت دیدم آش و شیر برایم خریده است. گفت: دیدم حالت خیلی خراب است. نان و پنیر اینجا هم به دردت نمی خورد. 🔻صبح زود از پادگان پیاده رفته بود سمت تجریش. راه برگشت هم سربالایی نفس گیری داشت. راوی سردار محمد جعفری