ماه خندید به کوتاهی شور و شعفم دست بردم به تمنا و نیامد به کفم، کشش ساحل اگر هست چرا کوشش موج؟ جذبه ی دیدن تو می کشد از هر طرفم راه تردید، مسیر گذر عاشق نیست! چه کنم با چه کنم های دل بی هدفم؟ پدرانم همه سرگشته ی حیرت بودند من اگر راه به جایی ببرم، نا خلفم! زخم بیهوده مزن، سینه ام از قلب تهی است بهتر آن است که سربسته بماند صدفم!