عواقب منفی الف. افزایش نابرابری اقتصادی کاهش فرصت‌های شغلی با درآمد متوسط: مشاغل تولیدی معمولاً دستمزدهای مناسبی داشتند و به طبقه کارگر و متوسط امکان پیشرفت اقتصادی می‌دادند. با کاهش این مشاغل، افراد بیشتری مجبور به پذیرش مشاغل خدماتی با دستمزد پایین شدند. تشدید شکاف طبقاتی: کارگران تولیدی که شغل خود را از دست داده‌اند، اغلب با کاهش درآمد و افت کیفیت زندگی مواجه شده‌اند، در حالی که صنایع خدماتی پیشرفته (مانند فناوری و مالی) بیشتر به نفع طبقات بالای جامعه بوده است. ب. کاهش امنیت شغلی بسیاری از مشاغل خدماتی که جایگزین تولید شده‌اند، به صورت پاره‌وقت، موقتی یا بدون مزایای کافی ارائه می‌شوند، که باعث کاهش امنیت شغلی برای نیروی کار می‌شود. ج. وابستگی به واردات کاهش تولید داخلی، وابستگی آمریکا به واردات کالاها از کشورهای دیگر (به‌ویژه چین) را افزایش داده است. این وابستگی می‌تواند در مواقع بحران، مانند همه‌گیری کووید-۱۹، باعث آسیب‌پذیری زنجیره تأمین شود. د. تأثیرات منطقه‌ای و کاهش رونق شهرهای صنعتی بسیاری از شهرها و مناطق صنعتی (مانند "Rust Belt") که به تولید وابسته بودند، به دلیل تعطیلی کارخانه‌ها با کاهش اشتغال، مهاجرت جمعیت، و رکود اقتصادی مواجه شده‌اند. این مناطق اکنون اغلب با مشکلاتی مانند فقر، اعتیاد، و کاهش سرمایه‌گذاری روبرو هستند. ه. کاهش قدرت چانه‌زنی کارگران با کاهش اشتغال در تولید و کاهش قدرت اتحادیه‌های کارگری، کارگران توانایی کمتری برای مطالبه دستمزدها و شرایط کاری بهتر پیدا کرده‌اند.