Rostami Ebrahim : *چرا ایران مستقیما به مقاومت پنجشیر کمک نکرد؟* باید توجه داشت که نه مقاومت در دره پنجشیر نماینده مردم افغانستان است و نه طالبان، بدین معنا حمایت از هر کدام نمی‌تواند به معنای حمایت از افغانستان باشد. چرا ایران مستقیما به مقاومت پنجشیر کمک نکرد؟ دره پنجشیر در چند روز گذشته صحنه درگیری شدید طالبان و مقاومت مردمی بوده، جنگی گسترده و سنگین که از دو طرف جان‌های بسیاری را گرفته. حال سوال ترند شده در فضای مجازی این است که چرا ایران در این موضوع ورود نکرده و طرف مقاومت احمدمسعود را همچنان که در سوریه یا یمن حمایت کرده بود، نگرفته است؟ ۱- ایران در حد توان خود در این موضوع ورود کرده و طرف میانجی در مذاکرات این دو گروه بوده است. علت اصلی عدم درگیری در هفته‌های اول نیز دقیقا همین مذاکرات بود که متأسفانه با شکست مواجه شد. ۲- ایران گزینه‌ای برای دخالت نظامی نداشته است، یعنی ایران با توجه به قواعد نظامی نمی‌توانسته وارد جنگ در افغانستان یا حمایت از یک طرف (که باز هم معنای ورود به جنگ را دارد) بشود. آمریکا با 2.2هزار میلیارد و قبل از آن شوروی وارد جنگ در افغانستان شدند و نتیجه آن برای همه ما واضح است، اینجا سؤالی پیش می‌آید که در پایان به آن پاسخ می‌دهم؛ پس چرا از فلسطین و سوریه حمایت کردید؟ ۳- متاسفانه دولت و ارتشی که آمریکا با هزینه هنگفت ساخته بود در عرض چند روز دود شد و به هوا رفت، ایران در همان زمان حاضر به کمک به ارتش افغانستان بود اما دولت این کشور به جز یک بار هیچ زمان دیگری درخواست کمک نکرد و در همان یک بار نیز با پاسخ عملی سریع ایران و ارسال ادوات نظامی پاسخ داده شد. ۴- باید توجه داشت که نه مقاومت در دره پنجشیر نماینده مردم افغانستان است و نه طالبان، بدین معنا حمایت از هر کدام نمی‌تواند به معنای حمایت از افغانستان باشد و اتفاقا حمایت از یک طرف قومیتی یا مذهبی است و این در افغانستان به معنای شعله ور ساختن یک جنگ بزرگ قومی-مذهبی و ورود به یک دهه درگیری بی‌پایان و کشتار هر روزه مردم است. با این نکات می‌توان درک کرد که ورود به افغانستان، حمایت از یک گروه و گزینه هایی از این قبیل برای ایران ناممکن بوده است، اما سؤال مهم دیگری به وجود می‌آید؟ این نکات براساس منافع ملی است درحالیکه جمهوری اسلامی همیشه در دفاع از فلسطین و حمایت از نظام سوریه یا گروهی در یمن، مسائلی از حوزه آرمان‌ها مانند دفاع از مظلوم را مطرح ساخته و شعار آن را داده است، چرا اینجا پای آرمان خود نایستاده و از طرف مظلوم حمایت نکرده است؟ ۱- در فلسطین موضوع ورود یک گروه بزرگ خارجی و اشغالگری است درحالیکه طالبان از مردم افغانستان هستند گرچه قطعا نماینده اکثریت نیستند. لذا این دو قابل مقایسه نیستند. ۲- در سوریه دولت مرکزی و در یمن شورای مرکزی (پس از استعفای دولت قبل و ورود سعودی به جنگ) وجود داشته اند که از ایران کمک رسمی خواسته‌اند. گرچه در هر دو، نمایندگی همه مردم آن کشورها وجود نداشته اما مشخصا حاکمیتی در پایتخت‌ها بوده که از ایران دعوت به عمل آورده. ایران درباره افغانستان هم اعلام آمادگی برای کمک کرده بود اما اشرف غنی دل به آمریکایی‌ها بسته بود و نتیجه شد آنچه شد! هیچ گروه دیگری در وضعیت کنونی افغانستان نیز نمی‌تواند نماینده مردم یا اکثریت آنان باشد؛ لذا ایران نمی‌تواند از منطق سابق خود برای کمک به یک طرف استفاده کند. ۳- در سوریه، موضوع ورود یک عنصر خارجی، گروه‌های غیر سوری، مسئله محدود ساختن مقاومت ضداسرائیلی و ورود مستقیم دشمنان جمهوری اسلامی وجود داشت. اینها به معنای تبدیل شدن سوریه به لانه‌ای برای گروه‌های عقیدتی ضد ایران و ضد شیعه بود. اما در افغانستان این احتمال وجود ندارد و برخلاف برخی ادعاها اتفاقا طالبان با داعش جنگیده است، علت آنهم لطف به ایران یا دیگر همسایگان نبوده بلکه خودشان می‌دانسته‌اند که رشد داعش در افغانستان به معنای تضعیف قدرت طالبان خواهد بود چرا که هر دو طرف مقابل را خارج از دین می‌دانند، لذا این موضوع نیز فرق جدی در دو موضوع است. ۴- در یمن نیز ایران مستشاری نظامی را زمانی شروع کرد که جنگ بیرونی یعنی دخالت نظامی سعودی آغاز شد، لذا یمن نیز قابل مقایسه با افغانستان نیست. ۵- وارد نمودن گروه‌های هم‌پیمان در سوریه نیز با خواست و تایید دولت سوریه اتفاق افتاد و در واقع کمک به ارتش این کشور بود درحالیکه برخی اظهارات مبنی بر وارد کردن فاطمیون به افغانستان برای جنگ با طالبان با این منطق نمی‌سازد. از طرف دیگر چگونه یک گروه کمتر از ۱۵هزار نفری را به جنگ گروهی بیش از ۱۰۰هزارنفر بفرستیم و امید به حداقل پیروزی داشته باشیم؟ و از اینها مهمتر اینکه چگونه یک گروه عموما شیعه و هزاره را به جنگ گروهی عموما سنی و پشتون بفرستیم و امید داشته باشیم با این کار جنگ قومی-مذهبی در افغانستان اتفاق نیافتد؟ لذا در سوریه، یمن و فلسطین اساسا مسئله ورود ی