باز مسیحا نفسی آمد.
آمدی و تمام عطرها به دنبالت.
عطر سیب، یاس، محمدی و عطری از بهشت.
وقتی به حرمت می روم، از دست صیادِ روزگار، آهوصفت می دوم و خود را به آغوشی می اندازم مهربانتر از آغوش مادر و از آنجا بوی خدا می آید،
بوی علی، بوی زهرا، حسن و بوی سیب، بوی حبیبم حسین علیهم السلام...
کوله بار دردهایم را لحظه ای بر زمین می گذارم و نفسی تازه می کنم.
می آیم با کوله بارم تا بگویمت که تمام دار و ندارم همین است.
ای امیدم میلاد تو... شاید بتوانم در این ساعت دردهایم را فراموش کنم...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
@Boshrooyehnegarestan