🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🍃 🍃تفسیر آیه مباهله «هر گاه (مسیحیان) بعد از علم و دانشی که به تو رسیده (درباره نفی الوهیت مسیح(علیه السلام) و تثلیت و انحرافاتی از این قبیل) با تو به بحث و ستیز برخیزند، به آنها بگو: "ما فرزندان خود را دعوت کنیم شما نیز فرزندان خود را ( فَمَن حاجَّکَ فیهِ مَن بَعدِ ما جائَکَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا نَدْعُ اَبنائَنا وَ اَبنائَکُم)، ما زنان خویش را دعوت نماییم و شما نیز زنان خود را، (وَ نِسائَنا وَ نِسائَکُمْ)، ما از نفوس خود (و کسی که همچون جان ما است) دعوت می‌نماییم و شما نیز نفوس خود ( وَ اَنفُسَنا وَ اَنفُسَکُمْ). آنگاه مباهله (نفرین) کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم: ( ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ عَلَیَ الکاذِبینَ). بدون تردید از نظر تاریخی این مسئله واقع شد. یعنی پیامبر(صلی الله علیه وآله) گروهی را انتخاب کرد و همراه خود برای مباهله آورد. در روایات اسلامی که مفسّران و محدّثان نقل کرده‌اند آمده است «هنگامی که آیه فوق نازل شد پیامبر(ص) به مسیحیان نجران پیشنهاد مباهله داد، بزرگان مسیحی از پیامبر(ص)یک روز مهلت خواستند، تا در این باره به شور بنشینند. اسقف (اعظم) به آنها گفت: "نگاه کنید، اگر فردا محمد با فرزند و خانواده‌اش برای مباهله آمد از مباهله با او بپرهیزید، و اگر اصحاب و یارانش را همراه آورد با او مباهله کنید که او پایه و اساسی ندارد". فردا که شد که پیامبر(ص) آمد، در حالی که دست علی(ع) را گرفته بود و حسن و حسین(علیهما السلام) پیش روی او حرکت می‌کردند، و فاطمه(علیها السلام) پشت سر او. مسیحیان و در پیشاپیش آنان" اسقف اعظم آنان بیرون آمدند. هنگامی که پیامبر(ص) را با همراهان مشاهده کرد، پرسید: اینها چه کسانی هستند؟" گفتند: "این یکی، پسر عمو و داماد او است، و این دختر زاده‌های او هستند، و این بانو، دختر او است که از همه نزد او گرامی‌تر است." اسقف نگاهی کرد و گفت: "من مردی را می‌بینم که مصمّم و با جرأت در مباهله آمده و می‌ترسم او راستگو باشد، و اگر راستگو باشد بلای عظیمی بر ما وارد خواهد شد." سپس گفت: "ای ابوالقاسم (محمد(ص)) ما با تو مباهله نخواهیم کرد، بیا با هم صلح کنیم"»! و در بعضی از روایات آمده که اسقف اعظم گفت: «من صورت‌هایی را می‌نگرم که اگر از خدا بخواهند کوه را از جا برکند چنین خواهد شد! پس مباهله نکنید که هلاک خواهید شد»! 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🍃 ➯@Bshmk33