💫چگونگی بعثت
#پیامبر صلی الله علیه و آله
✅ بر اساس صحیح ترین روایت
پیشواى دهم ما حضرت امام هادى علیه السلام میفرمایند: « هنگامى كه محمد صلى الله علیه و آله ترك تجارت شام گفت و آنچه خدا از آن راه به وى بخشیده بود به مستمندان بخشید، هر روز به كوه حرا میرفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مینگریست، و شگفتی هاى رحمت و بدایع حكمت الهى را مورد مطالعه قرار میداد.
به اطراف آسمانها نظر میدوخت، و كرانه هاى زمین، دریاها، دره ها، دشتها و بیابانها را از نظر میگذرانید، و از مشاهده آن همه آثار قدرت و رحمت الهى، درس عبرت مى آموخت.
ازآنچه می دید، به یاد عظمت خداى آفریننده مى افتاد. آنگاه با روشن بینى خاصى به عبادت خداوند اشتغال مى ورزید. چون به سن چهل سالگى رسید خداوند نظر به قلب وى نمود، دل او را بهترین و روشن ترین و نرم ترین دلها یافت.
در آن لحظه خداوند فرمان داد درهاى آسمانها گشوده گردد. محمد صلى الله علیه و آله از آنجا به آسمانها مى نگریست، سپس خدا به فرشتگان امر كرد فرود آیند، و آنها نیز فرود آمدند، و محمد صلى الله علیه و آله، آنها را مى دید. خداوند رحمت و توجه مخصوص خود را از اعماق آسمانها به سر محمد صلى الله علیه و آله و چهره او معطوف داشت.
در آن لحظه محمد صلى الله علیه و آله به جبرئیل كه در هاله اى از نور قرار داشت نظر دوخت. جبرئیل به سوى او آمد و بازوى او را گرفت و سخت تكان داد و گفت: اى محمد! بخوان. گفت چه بخوانم؟ «ما اقرا»؟
جبرئیل گفت: « نام خدایت را بخوان كه جهان و جهانیان را آفرید. خدایى كه انسان را از ماده پست آفرید (نطفه). بخوان كه خدایت بزرگ است. خدایى كه با قلم دانش آموخت و به انسان چیزهایى یاد داد كه نمیدانست.» پیك وحى، رسالت خود را به انجام رسانید، و به آسمانها بالا رفت. پیامبر صلى الله علیه و آله نیز از كوه فرود آمد. از مشاهده عظمت و جلال خداوند و آنچه به وسیله وحى دیده بود كه از شكوه و عظمت خداوند حكایت مى كرد، بیهوش شد، و دچار تب گردید.
از این كه مبادا قریش و مردم مكه نبوت او را تكذیب كنند، و به جنون و تماس با شیطان نسبت دهند، نخست هراسان بود. او از روز نخست خردمند ترین بندگان خدا و بزرگترین آنها بود.
در این وقت خداوند اراده كرد به وى نیروى بیشترى عطا كند، و به دلش قدرت بخشد. بدین منظور كوه ها و صخره ها و سنگلاخ ها را براى او به سخن در آورد. به طورى كه به هر كدام میرسید، به وی اداى احترام میكردند، و میگفتند: السلام علیك یا حبیب الله! السلام علیك یا ولى الله! السلام علیك یا رسول الله! اى حبیب خدا مژده باد كه خداوند تو را از همه مخلوقات خود، آنها كه پیش از تو بوده اند، و آنها كه بعدها می آیند برتر و زیباتر و پرشكوه تر و گرامى تر گردانیده است.
از این كه مبادا قریش تو را به جنون نسبت دهند، هراسى به دل راه مده زیرا بزرگ كسى است كه خداوند جهان به وى بزرگى بخشد، و گرامى بدارد! بنابراین از تكذیب قریش و سركشان عرب ناراحت مباش كه به زودی خدایت تو را به عالى ترین مقام خواهد رسانید، و بالاترین درجه را به تو خواهد داد.
پس از آن نیز پیروانت به وسیله جانشین تو على بن ابیطالب علیه السلام از نعمت وصول به دین حق برخوردار خواهند شد، و شادمان میگردند. دانش هاى تو به وسیله دروازه شهر حكمت و دانش على بن ابی طالب در میان بندگان و شهرها و كشورها منتشر میگردد.
به زودى دیدگانت به وجود دخترت فاطمه سلام الله علیها روشن میشود، و از وى و همسرش على، حسن و حسین كه سروران بهشتیان خواهند بود، پدید می آیند.
به زودی دین تو در نقاط جهان گسترش می یابد. دوستان تو و برادرت على(علیه السلام) پاداش بزرگى خواهند یافت. پرچم حمد را به دست تو میدهیم، و تو آن را به برادرت على میسپارى. پرچمى كه در سراى دیگر، همه پیغمبران و صدیقان و شهیدان در زیر آن گرد می آیند، و على تا درون بهشت پرنعمت فرمانده آنها خواهد بود.
پیامبر پس از شنیدن این سخنان با خود گفت: " خدایا! این على بن ابیطالب كه او را به من وعده میدهى كیست؟ آیا او همان پسرعموی من است؟" ندا رسید اى محمد! آرى، این على بن ابیطالب برگزیده من است كه به وسیله او این دین را پایدار میگردانم، و بعد از تو برهمه پیروانت برترى خواهد داشت
📚منابع:
بحارالانوار،علامه مجلسى، ج۱۸، ص۲۰۵ و ج۱۷ ص۳۰۹چاپ جدید.
تاریخ اسلام علی دوانی
#کانال_دارالقرآن_فاطمیون_ملارد_در_ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/Darolghoranfatemion