شأن نزول سوره كهف
بسيارى از مفسّران، از جمله مرحوم طبرسى [۲] شأن نزول سوره كهف را چنين بيان داشته اند:
«پس از آنكه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، اسلام را به مردم جزيرة العرب عرضه نمود كفّار قريش با هم مشورت كردند و گفتند: «نكند آنچه را محمّد آورده واقعيّت داشته باشد و فردا بلايى بر ما نازل گردد و بيچاره شويم. بنابراين، لازم است پيرامون ادّعاهاى او تحقيق كنيم». پرسيدند: از چه كسى؟ گفتند: «علماى يهود اطّلاعات
مذهبى خوبى دارند. دو نفر را به يثرب (مدينه) بفرستيم تا در مورد آنچه محمّد آورده تحقيق كنند». فرستادگان مشركان قريش به نزد علماى يهود در يثرب رفته و از آنها در مورد دين جديد سؤال كردند. يهوديان گفتند: سه سؤال از او بپرسيد، اگر به دو سؤال جواب مفصّل و به سؤال سوم جواب سربسته بدهد، دعوت او حق است و چنانچه از عهده سؤالات برنيايد ادّعايش حقيقت ندارد. سؤالات سه گانه به شرح زير است:
----------
[۲]: تفسير مجمع البيان، ج ۶، ص ۳۱۳.
۱. چه كسانى شهر و قوم و قبيله خود را ترك كرده، و به غارى در خارج از شهر پناه بردند؟ تعداد آنان چند نفر بود؟ و شرح حال آنها چيست؟
۲. مردى كه بر شرق و غرب عالم مسلّط شد، كه بود و چه برنامه اى داشت؟
پاسخ اين دو سؤال را بايد مفصّل بدهد.
۳. حقيقت روح چيست؟ اين سؤال يك سؤال فلسفى است و پاسخى اجمالى دارد.
نمايندگان مشركان قريش به مكّه بازگشته و گزارش سفر خود را دادند.
مشركان نزد حضرت رسول صلى الله عليه و آله آمدند و گفتند: اى محمّد! سه سؤال داريم، اگر پاسخ آنها را بگويى، آيينت را مى پذيريم. سپس سؤال هاى خود را مطرح كردند.
دو نكته در اين جا قابل توجّه است:
الف) عرب جاهلى نه سواد داشت و نه اهل تمدّن و علم و دانش بود، ولى گفتند: بدون تحقيق، نه «انكار» مى كنيم و نه «تصديق»، بلكه «تحقيق» مى نماييم.
👇👇👇