🔴 مسلمان شدن فرستاده پادشاه فرنگ با تربت امام حسین علیه السلام در زمان شاه عباس از فرنگستان پادشاه فرنگ شخصی را فرستاد و به سلطان صفوی نوشت که شما علمای مذهب خود را بگوئید با فرستاده من در امر مذهب و دین مناظره کنند اگر او ایشان را محکوم کرد شما به دین ما درآئید و اگر علمای دین شما او را محکم کردند ما به دین شما ایمان می‏ آوریم . و آن فرستاده کارش این بود که هر کس هر چه بدست می‏ گرفت او اوصاف آن شی را می‏ گفت و می‏ دانست که چیست. پس سلطان علما را جمع کرد و سرآمد آن مجلس ملامحسن ‏فیض بود. ملا محسن فیض به آن سفیر گفت: مگر سلطان شما عالمی نداشت تا به نزد ما بفرستد که مثل تو عوامی را فرستاده که با علماء امت اسلام مناظره کند؟ آن فرنگی گفت: که شما از عهده من نمی ‏توانید برآئید اکنون چیزی در دست بگیر تا بگویم آن چیست. ملا محسن تسبیحی از تربت سیدالشهداء در دست داشت آن را در میان مشتش گرفت و گفت: بگو ببنم این چیست؟ فرنگی به دریای فکر غوطه ور شد هر چه فکر کرد چیزی نگفت. فیض فرمود: چرا عاجز ماندی؟ گفت:عاجز نماندم ولی به قاعده خود چنان می ‏بینم که در دست تو قطعه‏ ای از خاک بهشت است و من در این فکرم که چگونه بدست تو رسیده. مرحوم فیض فرمود: راست گفتی در دست من قطعه ‏ای از خاک بهشت است و آن تسبیحی است که از تربت پاک فرزند پیغمبر ماست که امام است پس حقیقت دین ما و بطلان دین شما معلوم گشت.پس آن فرنگی اسلام را اختیار کرد. منبع: مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)جلد 1 ✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿• اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande