⭕️ بغض و نفرت حضرت جواد الائمّه علیه ‌السلام از قاتلین حضرت زهرا علیها السلام زکریا بن آدم گوید: نزد حضرت امام رضا صلوات الله علیه بودم که امام جواد علیه‌السلام را آوردند و سنّ آن حضرت کمتر از چهار سال بود؛ در آن هنگام، ایشان دست‌های خود را به زمین زد و سر مبارکش را به سوی آسمان بلند کرد، سپس در فکر طولانی فرو رفت؛ حضرت رضا علیه‌السلام به او فرمودند: «جانم به فدایت، در چه فکرت به طول انجامید؟» حضرت جواد الائمه علیه‌السلام عرض کرد: 🚩 «در آنچه به مادرم فاطمه علیهاالسلام گذشت؛ به خدا قسم آن دو نفر را از قبر بیرون می‌کشم، سپس می‌سوزانم، بر آنها خشم می‌گیرم و سپس خاکسترشان را به دریا خواهم ریخت.» (پس از شنیدن این سخنان) حضرت رضا علیه‌السلام نور دیده‌اش را نزد خود طلبید و بین دو دیدگانش را بوسید و فرمود: «پدر و مادرم به فدایت، تو شایسته‌ی آن هستی (یعنی امامت).» 💠 «عن زكريا بن آدم، قال: إني كنت عند الإمام الرضا عليه السلام اذ جيء بأبي جعفر عليه السلام و سنه أقل من أربع سنين، فضرب بيده إلى الأرض و رفع رأسه إلى السماء، فأطال الفكر؛ فقال له الإمام الرضا عليه السلام: بنفسي أنت فيم طال فكرك؟ فقال: فيما صنع بامي فاطمة عليها السلام؛ أما والله لأخرجنهما، ثم لأحرقنهما، ثم لأذرينهما، ثم لأنسفنهما في اليم نسفا؛ فأستدناه و قبل بين عينيه ثم قال: بأبي أنت و امي، أنت لها - يعني الإمامة -.» 📜 دلائل الامامة (طبری)، ص 400 بحار الانوار، ج 50، ص 59 مدینة المعاجز، ج 4، ص 316 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•