📚 فوق العاده زیبا و یکی از تعریف میکرد وقتی از برای مرخصی برگشتم راننده ی آژانس از من کرایه دوبرابر گرفت چون لباسهام خاکی بود و رو هم ازم گرفت. یک روز هم داخل تو اتوبان بخاطر بیماری حالت تهوع داشتم راننده نگه داشت تا کنار استفراغ کنم و وقتی برگشتم راننده با کلی اخم و گفت ماشینم ها و بخاطر توقف ک باعث شدی از اون ور دیرتر نوبت و مسافر سوار کنم باید یه کمی یشتر کرایه پرداخت کنی وقتی برای درمان رفتم تو بیمارستان شهر رم بستری بودم پرستار بود اولش فکر کردم تشابه اسمی هست ولی بعد پرسیدم فهمیدم واقعا خواهر فوتبالیست ایتالیا ست، ازش خواستم که یه از برادرش بهم بده و او قول داد که فردا صبح میده ولی صبح که از خواب بیدار شدم دیدم با یه دسته گل میشه بالا سرم نشسته و بیدارم نکرده بود تا خودم بیدار شم. شب بهش زنگ زده بود و گفته بود که یک عکس از تو میخواد و اون مسیر کیلومتری تا رو شبانه آمده بود تا یه عکس یادگاری با یه جانباز کشور بیگانه بندازه و از اون تجلیل کنه... انسانیت به ﻧﻴﺴﺖ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•