🌹داستان آموزنده🌹
شاگردانی برای استادشان درد و دل میکردند و تکتک از مشکلات زندگیشان میگفتند؛
استاد از آنها خواست همگی وضع زندگی خود را روی کاغذ بنویسند و روی سینی قرار دهند.
وقتی تمام شد، استاد نوشتههای همه را بلند بلند خواند و در انتها از شاگردان خواست کاغذی را که دوست دارند به جای او باشند انتخاب کنند؛
.
نتیجه بسیار جالب بود! هر کس کاغذ زندگی خود را انتخاب کرده بود!
.
استاد گفت: در زندگی خود، گاهی نعماتی که سالهای سال رایگان در اختیارمان است را نمیبینیم و در عوض کمبودهای زندگی بسیار به چشممان میآید… اما در زندگی دیگران حواسمان به ظاهری است که آنها از خود به ما نشان میدهند…
مادامی که نگاهمان در زندگی اینگونه است احساس کمبود و آرزوی داشتن زندگی دیگران را میکنیم.
🌹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•