داستانهاي کوتاه درباره امام حسن (عليه السلام)
💕 حاجت برادر مسلمان
گفت: «اي فرزند پيامبر! فلان شخص از من طلبي دارد، ولي من پولي ندارم. براي همين او ميخواهد مرا زنداني کند».
امام فرمود: «در حال حاضر مالي ندارم که بدهي تو را بدهم».
گفت: «پس کاري کنيد که او مرا زنداني نکند».
امام درحاليکه در مسجد مشغول عبادت (اعتکاف) بود، کفشهاي خود را بهپاکرد.
گفتند: «از فرزند رسول خدا، مگر فراموش کرديد که درحال اعتکاف هستيد [ و نبايد از مسجد خارج شد]؟»
فرمود: «فراموش نکردهام، اما از پدرم شنيدهام که رسول الله ميفرمود: کسي که در برآوردن حاجت برادر مسلمان خود بکوشد، مانند کسي است که نههزارسال، روز را به روز و شب را به عبادت مشغول بودهاست».
روايت ها و حکايت ها، ص 122
📚 راسخون
https://eitaa.com/Dastanqm