شهید آيتالله مدني و جبهههاي نبرد
شهيد مدني در تقويت روحيه رزمندگان اسلام نقش به سزايي داشتند و با شركت خود در جبهههاي نبرد و حضور در كنار سپاهيان اسلام و شركت در مجالس دعا و نيايش آنان، مشوق براي رزمندگان اسلام بودند تا جنگ مقدس خود را با استكبار جهاني تا پيروزي نهايي ادامه دهند. گاهي نيز بر دستان برادر ارتشي كه هواپيماي متجاوز دشمن را با ضدهوايي در فضاي تبريز سرنگون ساخته بود، به عنوان نماينده امام بوسه ميزند و كمال تواضع خود را كه از عرفان به رب و اخلاق الهياش برميخاست، در مقابل مجاهدان في سبيل الله نشان ميدهد.
یکی از اهالی آذربایجان خاطره ای بشرح ذیل نقل می کنند:
«عدهاي ميخواستند بروند جبهه بچهها كه رفتند، ديديم حاج آقا آمدند، خانه و سخت ناراحت هستند و اشك در چشمانش حلقه زده است. گفتيم:«حاج آقا، چرا ناراحتيد؟» گفتند:«تلفن بزنيد به دفتر امام و اجازه بگيريد از امام كه من هم با اين بچهها به جبهه بروم. آنجا ميجنگند و من نروم بجنگم. خوب من پير شدهام، اگر من گذشت اين بچهها را نداشته باشم، ايثار اين بچهها را نداشته باشم، واي بر حال من!» اما خوب معلوم بود كه حضرت امام هيچ وقت اجازه نميدادند ايشان سنگر تبريز را رها كنند و به جبهه بروند. البته اين حركت ايشان هم نشانه عشق ايشان بود به شهادت و انقطاع ايشان بود از دنيا».
و سرانجام اين بزرگمرد توسط منافقين در تاريخ 20/6/1360 به شهادت رسيد