5.79M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🔴 ماجرای بیهوش شدن آرمیتا از زبان همکلاسی‌های همراه او در مترو هیچکس به ما تذکر نداد و کسی هم آرمیتا را هل نداد «فاطمه» همکلاسی، دوست صمیمی و همراه «آرمیتا گراوند»: آن روز مثل همیشه که با هم قرار داشتیم اول من به ایستگاه مترو رسیدم و بعد هم آرمیتا آمد؛ همه چیز عادی بود، آهنگ گوش کردیم، حرف زدیم و کلی خندیدیم. ابتدا مهلا وارد واگن شد، بعد آرمیتا و در آخر هم من وارد قطار شدم ولی «آرمیتا» در کمتر از یک ثانیه و به ناگاه با پشت به زمین افتاد و سرش با زمین(حاشیه سکو) برخورد کرد.