برای روزی که کسی نمی‌ماند... برای لحظه‌ی گذاشتن آخرین لَحَد... برای آمدن آن دو فرشته... برای شب اول قبر... برای روز و شب‌هایی که نیستیم... برای همه‌ی آن روزها... چیزی نخواهد ماند... جز پیراهن‌ِ مشکی... اشک‌هایی که ریخته‌ایم... کوفتگیِ سینه‌مان بعد از سینه‌زنی... و راه‌هایی که رفته‌ایم تا روضه! راستش را بخواهی... جایی هم نداشته‌ایم... هم‌زبانی نبوده... و کسی هم جز حسین نبوده... تا ما را تحویل بگیرد! برای امروز و... همه‌ی روزهایی که نیستیم؛ فقط حسین می‌ماند و بس! https://eitaa.com/Delkadeh_313