اتوبوس دائم تکان میخورد و پسر جوان که دستش را به جایی نگرفته بود، مدام اینطرف و آنطرف میشد!
چند باری هم نزدیک بود بیوفتد!
پیرمردی که روی صندلی نشسته بود و این صحنه را میدید، صدایش را توی گلویش انداخت و گفت: پسرم! خب دستت را به میلهی بالای سَرِت بگیر تا انقدر اذیت نشی و زمین نخوری!
داشتم به این فکر میکردم برای اینکه در زندگی محکم بایستیم و با هر اتفاقی اینطرف و آنطرف نشویم، داشتنِ یک تکیهگاهِ مطمئن، لازم و واجبه.
و خدا یعنی پُشتوانه، اَمنیت، آرامش..
خدا یعنی هـمـه چـیـز 🤍✨
https://eitaa.com/Delkadeh_313