بسم الله الرحمن الرحیم
روشنا
ای روشنای صبح سحر، روشنای تو
«عالم پر است از تو و خالیاست جای تو»[1]
از هر کجا که میگذرم، در مسیر من
افتاده است نقش تو و ردّ پای تو
این روزها که حالوهوایم بهاری است
باید کمی نفس بکشم در هوای تو
از اشتیاق آمدنت کم نمیشود
حتی اگر که جان بسپارم برای تو
ما را که آب برده و فرعون در پی است
چیزی نجات میدهد الّا عصای تو؟
همواره گفتهاند که پایان آن خوش است
دل بستهام به فصل خوش ماجرای تو
گوش تمام اهل جهان باز میشود
روزی که از حجاز بیاید صدای تو
#مجتبی_خرسندی
[1]. صائب تبریزی
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@Arshian_helal313