📝 خواهر شهید ابراهیم هادی:
🔹 یک روز موتور شوهر خواهرم را از جلوی منزلمان دزدیدند. عدهای دنبال دزد دویدند و دزد موتور را زمین زدند.
🔹 مردم دورهاش کردند او را بزنند که ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد، نگاهی به چهره وحشت زدهاش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید ...
👌 ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ابراهیم از زندگیاش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد.
🤲 طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه به شهادت رسید.
📚 کتاب سلام بر ابراهیم صفحه ۷۷.
🌷 اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان رضوی / دانشنامه و مرکز اسناد:
📱
@Doc_d_moghadas
#شهدا #سبک_زندگی #خاطرات
••••✾• 🇮🇷🌷🇮🇷 •✾••••
.